دو نفر در یک زمان متولد می شوند اما لزوما n سال بعد اینها هم سن نیستند چه روی داده است ؟ اینجا سخن از افسانه یا معجزه نیست ! جهان ما چند بعد دارد؟!
عجله نکنید و سریع سراغ جهان متافیزیکی نروید در همین جهان ماده بمانید! سه بعد ؟ چهار بعد ؟ n بعد ؟ ریاضیات n بعد را قبول دارد اما آیا فیزیک هم می تواند آن را قبول داشته باشد ؟ فیزیک جهان چهار بعدی را معرفی کرده اما در مورد بعد پنجم و ... که اصلا معلوم نیست وجود داشته باشد یا نه سکوت اختیار کرده است! شاید علم فیزیک به آمدن انشتینی دیگر دل خوش کرده است؟
سه بعد را که فضاست و بعد چهارم زمان. اگر یک نمودار دو بعدی را در نظر بگیریم و مولفه ی افقی آن را فضا و مولفه عمودی آن را با زمان مشخص کنیم (تصور کنید) آن وقت اگر کاملا ثابت در یک مکان بایستید مولفه ی افقی یعنی فضا ثابت می ماند و زمان همچنان می گذرد و شما همچنان حرکتی ندارید و خط عمر شما در نمودار کاملا عمودی خواهد بود.
حال اگر با سرعت ثابت در فضا حرکت کنید خط عمر شما در نمودار بصورت یک خط شیب دار خواهد بود حال اگر همچنان سرعت خود را افزایش دهید شیب این خط عمر کاهش پیدا خواهد کرد. حال آن قدر سرعت خود را افزایش می دهیم تا به سرعت نور برسد (تا حالا کسی این سرعت را تجربه نکرده است ولی با ابزار پیشرفته می توانند الکترون ها را به سرعت های نزدیک سرعت نور برسانند) که کاملا خط عمر ما بصورت افقی و منطبق بر محور فضا قرار گرفته باشد. در این حال خط عمر شما مولفه ای در بعد زمان نخواهد داشت و این یعنی وقتی با سرعت نور حرکت کنید دیگر گذشت زمان برای شما معنی نخواهد داشت ( طبق نظریه انشتین همه سرعت ها نسبی است بجز سرعت نور که ثابت است)
حال این یعنی اگر یک دو قلوی جوان را در نظر بگیرید که یکی در زمین است و دیگری یک پستچی فضایی که نامه ها را با سرعت نور از زمین به دیگر کرات جابجا می کند آنگاه بعد از مثلا 70 سال برادری که در زمین بوده 70 سال از عمرش گذشته ولی برادری که پستچی فضایی بوده همان جوان با طراوت قبلی است! حال همان نمودار دو بعدی را در نظر بگیرید حال اگر سرعت خود را باز هم افزایش دهیم و از سرعت نور گذر کنیم چه اتفاقی روی خواهد داد؟ بله تعجب می کنید ولی زمان به عقب بر خواهد گشت. یعنی مولفه ی زمان در جهت منفی نمودار به حرکت خود ادامه خواهد داد. زمان به عقب باز می گردد! شاید اولین چیزی که به ذهنتان رسید آن است که به زمان پدر بزرگ های خود باز می گردید و با آنها احوالپرسی می کنید (اگر چه طبق این نظریه شما قبل از اینکه بتوانید آنها را ببینید به عدم باز گشته اید!) ولی در حقیقت مسئله پیچیده تر از اینها می شود! شما باید در اینصورت جهانی را تصور کنید که آب نهر ها بجایی که از قله کوه به سمت پای کوه ها جاری شود از دامنه ی کوه ها بالا می رود تا به قله برسد! درست مانند یک فیلمی که به عقب باز گردانده شود.
این نظریه که زمان با افزایش سرعت کندتر می شود از لحاظ تئوری کاملا پذیرفته شده است. بدین منظور دانشمندان در دو موشک فضایی دو ساعت اتمی کاملا مشابه قرار داده اند ( می دانید که ساعت اتمی دقیق ترین ساعت است که با آن مثلا زمان ارتعاشات اتمی که میلیونوم های ثانیه است را اندازه گیری می کنند) و با شروع حرکت این این دو موشک آنها را بکار انداخته اند. یکی از موشک ها را با سرعت عادی می رانند و دیگری با سرعت بسیار فوق العاده. پس از گذشت زمانی معین (این زمان ما نسبی است و مثلا به ساعت اتمی ای زمینی وابسته است) مشاهده شد که ساعت اتمی موشکی که با سرعت نزدیک نور حرکت می کرده کند تر از موشک دیگر حرکت کرده است به عبارتی برای مسافران یک موشک زمانی کمتر از مسافران موشک دیگر گذر کرده است.(انتخاب دو موشک مشابه احتمال ما را در مورد مثلا خطاهای احتمالی نظیر جاذبه و ... را از بین می برد).
هر چه ماده چگال تر باشد زمان برای آن کند تر می شود تا آنجا که مثلا اگر فضانوردی در سیاهچاله که خیلی چگال و متراکمند دستش را تکان دهد برای ناظری که از بیرون آن را نگاه می کند این زمان بی نهایت خواهد بود و در واقع زمان برای ناظر می گذرد در حالیکه زمانی برای فضانورد نمی گذرد و ناظر هیچ وقت تکان خوردن دست فضانورد را نمی بیند.
جالب است که قوانین فیزیک نیوتنی در سرعت های نزدیک نور درست عمل نمی کند بهمین علت فیزیک کوانتوم از فیزیک کلاسیک جدا می شود مثلا اگر جسمی با طول معین با سرعت نور حرکت کند طول آن برای ناظری که از بیرون آن را نگاه می کند طول صفر را خواهد داشت این یعنی اینکه در دنیای آینده ایده آل می توانیم پدیده نامرئی شدن انسان را داشته باشیم یعنی شخص در ایران باشد و شروع به حرکت با سرعت نور(= با پدیده نامرئی شدن و طول صفر) به طرف کانادا کند و در آنی (زمان صفر با سرعت نور) در کانادا باشد)
همچنین مثالی دیگر آن است که ذره وقتی با سرعت نور حرکت کند جرم آن بی نهایت می شود (شبیه این پدیده برای یک سفینه فضایی در فضا رخ می دهد که مثلا ذره ای به جرم میلیونیوم گرم وقتی با سرعت فوق العاده به سفینه برخورد می کند در آن فرورفتگی زیادی ایجاد می کند)
البته معلوم نیست زمان همیشه به سوی پیشرفت سیر کند چون نمونه هایی که در شهر سوخته سیستان که قدمت آن به نمی دونم 3000 یا 5000 سال قبل میلاد مسیح می رسد یافت شده است نشان می دهد که افراد متمدن تری قبل ها می زیسته اند که جراحی مغز انجام می داده اند به نظر من قبل ها در روی زمین انسان هایی خیلی متمدنی زندگی می کرده اند که به علت نامعلوم از بین رفته اند و تمدن جدید کار خود را دوباره شروع کرده است.
در خبرها شنیدم که نقاشی هایی در برخی از غارهای باستانی پیدا شده که شکل افرادی روی سنگ ها حک شده بوده بود که لباس هایی شبیه لباس فضایی های ما پوشیده اند و به نظر من بعید نیست که آن زمان فضانوردی به شکل خیلی پیشرفته تراز ما وجود داشته و شواهدی هم یافت شده که می گوید فضانوردانی از کرات دیگر در مسیر مسافرت خود از زمین به عنوان یک کاروانسرا استفاده کرده اند
و باز چندین سال قبل یک سنگ آسمانی در یکی از بیابان های زمین فرود آمده بود که در آن موجودات ذره بینی زنده یافت شدند که امکان وجود حیات و موجودات دیگری غیر از ما زمینیان را در جاهایی غیر از زمین را کمی تایید می کرد

 سوال: نویسنده: حسام الدین قهرمانی سه شنبه  2  فروردين1384  ساعت: 10:41 

با سلام خدمت دوست خوبم
قبل از هر چیز از وبلاگ آموزنده ای که ساختی تشکر میکنم
ولی اگه اجازه بدی میخواستم چند تا انتقاد از مطالب مربوط به به عقب برگشتن زمان ازتون بکنم
امیدوارم که این بحث و انتقادات باعث افزایش ارتباط من و شما بشه.
ببین دوست خوبم شما چطور ادعا میکنید که اگر زمان به عقب برگرده رودخانه ها هم به عقب برمیگردند مثل فیلمی که داره به عقب بر میگرده؟؟؟!!!!
از طرف دیگه هیچ کس جرات نداره صراحتا ادعا کنه که میشه زمان رو به عقب برگردوند
چون اگر ما بخواهیم بر فرض مثال تمام قوانین فیزیکی رو نقض کنیم و زمان رو به عقب برگردونیم باید از زمان صفر عبور کنیم و بعد به زمان منفی برسیم حال سوال اینجاست که زمان صفر رو چطور میشه تعریف کرد؟ در زمان صفر ماده چه شکلی است؟ دقت کنید زمان هم با افزایش خیلی زیاد سرعت حرکت صفر میشه و هم با به صفر رسیدن حرکت !!!
حالا اگر ما تونستیم زمان صفر رو تعریف کنیم میتونیم ادعا کنیم که به زمان منفی هم برسیم.
مطالب دیگه ای هم بود که من با توجه به کمی وقت به بعد موکول میکنم
بازم ازت تشکر میکنم به خاطر وبلاگ عالی که ساختی و تشکر میکنم از اینکه برام توی وبلاگم نظر گذاشتی
موفق و موید باشی

جواب : نویسنده: دانشجوی برق چهارشنبه  3  فروردين1384  ساعت: 0:57 

دوست عزیزم چون بنده این مقاله را همینجور که در ذهنم می آوردم نوشتم ممکن است از لحاظ دستوری کمی مشکل داشته باشد و برای همین باعث ابهام مطلب برای جنابعالی شده باشد - از این جهت عذر می خواهم

اما : زمان نسبی است و زمان صفر را ما برای ناظر بیرونی تعریف می کنیم و ما همه این مطالب را بر اساس تئوری نسبیت انشتین بیان می کنیم که در عمل مثلا حرکت جسم با سرعت نور و یا رفتن فضانوردی در یک سیاهچاله! هنوز اتفاق نیفتاده است. لذا مثلا یک ناظر بیرونی به دنیای ما نگاه کند در صورتی که در دنیای ما که فرضا با سرعت نور حرکت می کند جسمی حرکت کند در این صورت آن جسم برای آن ناظر هیچگاه حرکت نمی کند چون جسم در دنیایی است که نسبت به ناظر با سرعت نور حرکت می کند لذا طبق تئوری نسبیت هرگاه دنیای ما با سرعت مافوق نور که هیچگاه احتمال ندارد حرکت کند برای ناظر بیرونی این تصور بوجود می آید که زمان دنیای ما به عقب بازمی گردد و مثلا نهرها از پای کوه به قله کوه جاری می شوند درست مانند فیلمی که به عقب می رودبا توجه به مطلبتان که در وبلاگتان فرموده اید زمان منفی وجود ندارد این را من کاملا قبول دارم
اما دقت کنید در بحثی که من آورده ام سخن از ناظر بیرونی و نسبیت شده است لذا این زمان منفی دنیای ما برای ناظری که از بیرون به ماجرا نگاه می کند می تواند محسوس باشد و نه برای خود افرادی که در دنیای ما زندگی می کنند!
دوست عزیز اگر فکر می کنید که باز هم مشکلی است یا من اشتباه کرده ام مطلب را به اساتید این رشته (فیزیک) می سپاریم و نتیجه را بیان می کنیم - با تشکر فراوان از دقت و نکته سنجی شما

محققان سازمان فضايى آمريکا "ناسا" اعلام کرده اند با کشف راه جديدى قادرند با استفاده از گازهاى گلخانه اى سياره منجمد "مريخ " را به سياره اى براى زندگى آدميان همانند کره زمين تبديل کنند.

به گزارش بخش خبر شبكه فن آوري اطلاعات ايران ، از ايرنا، محققان ناسا با انجام تحقيقاتى نتيجه گيرى کرده اند با افزايش گازهاى گلخانه اى در سطح کره مريخ مى توانند به تدريج موجب افزايش حرارت اين سياره منجمد منظومه شمسى شده و با گذشت زمان آن را به محل گرمى با جوى به غلظت کره زمين براى زندگى تبديل کنند.

به گفته اين دانشمندان تزريق مقادير عظيمى از گازهاى گلخانه اى به جو مريخ مى تواند موجب آب شدن قطبهاى منجمد مريخ شده و با ايجاد اقيانوس و اولين عنصر زندگى يعنى آب به حياتى شدن اين کره کمک کند.

اين دانشمندان مى افزايند : براى عملى کردن چنين طرحى بايد گازهايى حداقل۱۰  هزار برابر قدرتمندتر از دى اکسيد کربن در جذب حرارت به سطح مريخ تزريق شود.

دانشمندان ناسا همچنين اعلام کرده اند براى انجام چنين طرحى با توجه به فاصله زياد زمين با مريخ و همچنين مقادير زياد گازهاى گلخانه اى مورد نياز نمى توان اين گازها را توسط سفينه ها به مريخ انتقال داد و بنابراين فضانوردان بايد دستگاههايى را براى توليد گازهاى گلخانه اى در سطح مريخ ايجاد کنند.

به گفته دانشمندان با توجه به اينکه سطح مريخ زمانى پوشيده از اقيانوسها بوده چنين طرحى مى تواند پس از گذشت چندين قرن مريخ را به وضعيت سابق خود برگرداند.