Theory of Relativity in Space

Albert Einstein's theory of special relativity explains how space and time are linked, but it doesn't include acceleration. By including acceleration, Einstein later developed the theory of general relativity, which explains how massive objects in the cosmos distort the fabric of space-time. The theory explains how this distortion is felt as the force of gravity, as it predicts how much the mass of an object curves space-time. Scientists test relativity by observing objects in space and seeing if their behaviors match up with Einstein's explanations of space-time and gravity, for instance by observing how light bends around massive objects as it travels towards Earth.

مقدمه ای بر الگوریتم آشوب یا Chaos

طی 20 سال گذشته، در حوزه ریاضیات و فیزیک مدرن، روش علمی و تئوری جدید و بسیار جالبی به نام "آشوب" پا به عرصه ظهور گذاشته است. تئوری آشوب، سیستمهای دینامیکی بسیار پیچیده ای مانند اتمسفر زمین، جمعیت حیوانات، جریان مایعات، تپش قلب انسان، فرآیندهای زمین شناسی و ... را مورد بررسی قرار می دهد. انگاره اصلی و کلیدی تئوری آشوب این است که در هر بی نظمی ، نظمی نهفته است. به این معنا که نباید نظم را تنها در یک مقیاس جستجو کرد؛ پدیده ای که در مقیاس محلی، کاملا تصادفی و غیرقابل پیش بینی به نظر می رسد چه بسا در مقیاس بزرگتر، کاملا پایا (Stationary) و قابل پیش بینی باشد.
نقاط تشابهی بین تئوری آشوب و علم آمار و احتمالات وجود دارد. آمار نیز به دنبال کشف نظم در بی نظمی است. نتیجه پرتاب یک سکه در هر بار ،تصادفی و نامعلوم است، زیرا دامنه محلی دارد. اما پیامدهای مورد انتظار این پدیده ، هنگامی که به تعداد زیادی تکرار شود، پایا و قابل پیش بینی است...

ادامه نوشته

آشنايی با نظريه معروف دکتر حسابی

ذرات تا بی‌نهايت ادامه دارند ...

خلاصه اي از تئوري معروف او:


دكتر حسابي يكبار تابستان براي مدت كوتاهي به ايران بازگشت و در خانه اي متعلق به آقاي جماراني تابستان را سپري مي كرد و در همين ايام در حين مطالعات به اين فكر افتادند كه »علت وجود خاصيتهاي ذرات اصلي بايد در اين باشد كه اين ذرات بي نهايت گسترده اند و هر ذره اي در تمام فضا پخش است و نيز هر ذره اي بر ذرات ديگر تاثير مي گذارد«. به اين ترتيب به فكر آزمايشي افتاد كه اين نظريه را اثبات و يا نفي كند . او با خود فكر كرد اگر اين تئوري صحيح باشد بايد چگالي يك ذره مادي به تدريج با فاصله از آن كم شود و نه اينكه يك مرتبه به صفر برسد و نبايد ذره مادي شعاع معيني داشته باشد. پس در اينصورت نور اگر از نزديكي جسمي عبور كند بايد منحرف شود و پس از اينكه محاسبات مربوط به قسمت تئوري اين نظريه را به پايان رسانيد پس از بازگشت به امريكا به راهنمايي پرفسور انيشتين در دانشگاه پرنيستون به تحقيقات در اين زمينه پرداخت. پرفسور انيشتين قسمت نظري تئوري را مطالعه كرد و دكتر حسابي را به ادامه كار تشويق كرد. دكتر حسابي به راهنمايي پرفسور انيشتين به تكميل نظريه پرداخت سپس يك سال ديگر در دانشگاه شيكاگو به كار پرداخت و آزمايشهايي در اين زمينه انجام داد. وي با داشتن يك انتر فرومتر دقيق توانست فاصله نوري را در عبور از مجاورت يك ميله اندازه بگيرد و چون نتيجه مثبت بود آكادمي علوم آمريكا نظريه دكتر حسابي را به چاپ رسانيد. برخي همكاران از نامأنوس بودن و جديد بودن اين فكر متعجب شدند و برخي از اين نظريه استقبال كردند.

شرح آزمايشهاي انجام شده و نتيجه آن:

در اثبات اين نظريه اگر در آزمايش, نور باريك ليزر از مجاورت يك ميله وزين چگال عبور داده شود, سرعت نور كم مي شود. در نتيجه پرتو ليزر منحرف ميگردد. هرگاه پرتو ليزر بطور مناسبي از ميان دو جسم سنگين كه در فاصله اي از هم قرار دارند عبور داده شود انحراف آن هنگام عبور از مجاورت جسم اول و سپس از مجاورت جسم دوم به خوبي معلوم ميشود و اين انحراف قابل عكسبرداري است. اين آزمايش گسترده بودن ذره را نشان مي دهد. بر طبق اين آزمايش انحراف زياد پرتو ليزر فقط در اثر پراش نبوده بلكه مربوط به جسم است. بر حسب اين نظريه هر ذره, مثلاً الكترون, كوارك يا گلويون نقطه شكل نيست بلكه بي نهايت گسترده است و در مركز آن چگالي بسيار زياد بوده و هر چه از مركز فاصله بيشتر شود آن چگالي بتدريج كم مي شود. بنابراين يك پرتو نور از يك فضاي چگالي عبور كرده و شكست پيدا ميكند و انحراف مي يابد.

اختلاف تئوري بي نهايت بودن ذرات با تئوريهاي قبلي:

در تئوريهاي قبلي هر ذره قسمت كوچكي از فضا را در بر دارد يعني داراي شعاع معيني است و خارج از آن اين ذره وجود ندارد ولي در اين تئوري ذره تا بي نهايت گسترده است و قسمتي از آن در همه جا وجود دارد. در تئوريهاي جاري نيروي بين دو ذره از تبادل ذرات ديگر ناشي مي شود و اين نيرو مانند توپي در ورزش بين دو بازيكن رد و بدل مي شود و اين همان ارتباطي است كه يبن آنها حاكم است و در تئوريهاي جاري تبادل ذرات ديگري اين ارتباط ميان دو ذره را ايجاد ميكند. مثلاً نوترون كه بين دو ذره مبادله مي شود, اما در تئوري دكتر حسابي ارتباط بين دو ذره همان ارتباط گسترده ايست كه در همه جا بعلت موجوديت آنها در تمام فضا بين آنها وجود دارد.

ارتباط اين تئوري با تئوري نسبيت انيشتين:

تئوري انيشتين مي گويد: خواص فضا در حضور ماده با خواص آن در نبود ماده فرق دارد, به عبارت رياضي يعني در نبود ماده, فضا تخت است ولي در مجاورت ماده فضا انحنا دارد. اگر بگوييم يك ذره در تمام فضا گسترده است در هر نقطه از فضا چگالي ماده وجود دارد و سرعت نور به آن چگالي بستگي دارد به زبان رياضي به اين چگالي مي توان انحناي فضا گفت

ارتباط فلسفي اين تئوري با فلسفه وحدت وجود:

در اين نگرش همه ذرات جهان بهم مرتبط هستند. زيرا فرض بر اين است كه هر ذره تا بي نهايت گسترده است و همه ذرات جهان در نقاط مختلف جهان با هم وجود دارند.يعني در واقع قسمت كوچكي از تمام جهان در هر نقطه اي وجود دارد.

دانشجوی برق (مهدی )

نظريه هاي انيشتن(نسبيت عام و خاص)چيست؟

 

 انشتين دو نظريه دارد. نسبيت خاص را در سن 25 سالگي بوجود آورد و ده سال بعد توانست نسبيت عام را مطرح كند.

ادامه مطلب ....

ادامه نوشته

آشنایی با  آلبرت انشتين

 

با سلام

- تولد :در تاريخ 24 اسفند سال 1258 هجري شمسي ,در شهر اولم آلمان Ulm
-
نام پدر: هرمان انشتين (1226-1281 ه. ش/وي 55 سال روي اين سياره زيست)
-
نام مادر: پائولين كخ (1237-1299ه.ش/وي 63 سال روي اين سياره زيست.)
-
مادر انشتين 11 سال از شوهرش هرمان جوانتر بود و آلبرت هنگاميكه پدرش 32 ساله و مادرش 21 ساله بود بدنيا آمد.
-
هرمان يك مهندس برق بود كه البته در كارهاي اقتصادي زياد وارد نبود.
-
پائولين هم خانه دار بود و گهگاهي ويولن ي تدريس مي كرد.

ادامه مطلب ...

ادامه نوشته

اختراعات و ابتكارات ايرانيان در پهنه دريانوردي و نجوم

بسياري از ابزارهاي دريانوردي و نجوم توسط ايرانيان اختراع شده است.

كهن‌ترين سند دريانوردي ايرانيان، مهري است كه در چغاميش خوزستان بدست آمده است. تاريخ تمدن ناحيه چغاميش به شش‌هزارسال پيش از ميلاد مي‌رسد. اين مهر گلين، يك كشتي را با سرنشينانش نشان مي‌دهد. در اين كشتي يك سردار پيروز ايراني، بازگشته از جنگ، نشسته، و اسيران زانوزده در جلوي او ديده مي‌شوند. در اين مهر يك گاو نر و يك پرچم هلالي شكل هم ديده مي‌شوند. نقش‌هاي برجسته پاسارگاد نمايانگر توانمندي دريايي ايرانيان و فرمانروايي ايشان بر هفت‌درياست.

قطب نما

در مورد اختراع قطب‌نما روايت‌هاي زيادي وجود دارد. تني چند از دانشمندان آن را به چيني‌ها و يا حتي ايتاليايي‌ها نسبت مي‌دهند. اما بيشتر دانشمندان متفق‌القولند كه قطب‌نما به وسيله ايرانيان ساخته شده است. قطب‌نماي ايراني برخلاف قطب‌نماي چيني كه 24 جهت داشت، داراي 32 جهت بوده‌است. عدد 32 علاوه بر نشان‌دادن دقت بيشتر قطب‌نماي ايراني، نمايانگر آشنايي ايرانيان با اعداد در مبناي 2 و دانش رياضي پيشرفته آنان است،‌كه خود بحث جداگانه‌ و بسيار مفصلي را مي‌طلبد. در افسانه‌هاي كهن ايراني آمده است كه اسفنديار رويين به هنگام حركت براي نبرد با اژدها از پيكاني آهنين سود مي‌جسته، كه همواره جهت ثابتي را به او نشان ميداده است. در دوران نخستين اسلامي، قبله‌نما توسط ايرانيان به قطب‌نما افزوده شد تا همواره و در هر وضعيتي بتوان جهت درست قبله را پيدا نمود. ايرانيان از اين اختراع استفاده كامل نموده و آن را به ديگر مسلمانان شناساندند. نام‌هاي فارسي اجزاي قطب‌نما در زبان عربي شاهد تاريخي مسلمي است كه كاربرد قطب‌نما از طريق ايرانيان به دست ديگر ملت‌هاي مسلمان رسيده است.

سكان

اختراع فرمان كشتي (سكان - سوكان) از سوي تمامي دانشمندان، بدون استثنا، به ايرانيان نسبت داده شده است. در روايت‌ها وداستان‌‌هاي ايراني چنين آمده است كه سندباد، ناخدا و دريانورد پرآوازه ايراني اهل بندر سيراف، سكان را اختراع كرده است. نامه‌اي نيز از معاويه، فرمانده نيروي دريايي مسلمانان در درياي مديترانه، به خليفه دوم بر جاي مانده كه در آن از مزاياي اين اختراع ايرانيان و برتري كشتي‌هاي ايراني داراي سكان به كشتي‌هاي رومي سخن گفته است. در اين نامه او از خليفه درخواست نموده كه كليه امور دريانوردي، كشتي‌راني و درياپويي به ايرانيان واگذار شود. ترجمه متن اين نامه در كتاب اسماعيل رايين، دريانوردي ايرانيان، آورده شده است.

ژرفناياب - عمق ياب

براي تعيين ژرفناي آب در دريا، به ويژه مناطق ساحلي درياي پارس و درياي مكران، ايرانيان ابزاري اختراع نموده و به كار مي‌بردند كه شباهت زيادي به شاقول بنايي داشته است. هرچند كه اختراع اين سوند باستاني به سندباد ناخداي پرآوازه ايراني نسبت داده شده است، اما اكتشافات اخير كشتي‌هاي غرق شده ايراني در درياي اژه، كه در يورش به يونان شركت داشته‌اند، نشان مي‌دهد كه از دوران هخامنشيان، ايرانيان اين ابزار را شناخته و به كار مي‌بردند.

مسافت ياب

دريانوردان ايراني، از زمان‌هاي باستان، ابزارهايي براي پيمودن مسافت‌هاي دريايي به كار مي‌برده‌اند.يكي از اين ابزارها ريسماني بوده كه به تدريج باز مي‌شده، كه پس از رسيدن به انتها، آن را مي‌پيچيدند و دوباره استفاده مي‌كرده‌اند.

رهنامه‌ها

راه‌نامه‌ها، نقشه‌ها و نوشته‌هايي بودند كه در آنها كليه اطلاعات مربوط به دريانوردي ثبت و مستند شده بود. ايرانيان از روزگار باستان، مبتكر و صاحب رهنامه‌هايي بوده‌اند و به كمك آنها دريانوردي و درياپويي مي‌كرده‌اند. رهنامه‌هاي ايرانيان، اطلاعات و آگاهي‌هايي در مورد بنادر و جزاير، گاه‌شناسي و جهت يابي، جريان‌هاي دريايي، جريان‌هاي هوايي، ابزارهاي دريانوردي و ... را در بر داشته‌اند. پس از اسلام، بسياري از رهنامه‌هاي دوران ساساني به عربي ترجمه شد و دريانوردان دوران اسلامي، بهره فراواني از آنان برگرفتند.

پيل الكتريكي

در سال 1330 خورشيدي، باستان شناس آلماني ويلهلم كونيك و همكارانش در نزديكي تيسفون ابزارهايي از دوران اشكانيان را يافتند. پس از بررسي معلوم شد كه اين ابزارها پيل‌هاي الكتريكي هستند كه به دست ايرانيان در دوران اشكانيان ساخته شده و به كار برده مي‌شده‌اند. او اين پيل‌هاي تيسفون را Baghdad Battery ناميد. جهت آگاهي بيشتر از اين پيل الكتريكي مي‌توانيد به سايت‌هاي با موضوع Baghdad Battery در اينترنت مراجعه نماييد.

اكتشاف اين اختراع ايرانيان به اندازه‌اي تعجب و شگفتي جهانيان را بر انگيخت كه حتي برخي از دانشمندان اروپايي و امريكايي اين اختراع ايرانيان را به موجودات فضايي و ساكنان فراهوشمند سيارات ديگر كه با بشقاب‌هاي پرنده و كشتي‌هاي فضايي به زمين آمده‌ بودند، نسبت دادند، و آن را فراتر از دانش انديشمندان و پژوهشگران ايراني دانستند. براي ايشان پذيرفتني نبود كه ايرانيان 1500 سال پيش از گالواي ايتاليايي(1786 ميلادي) پيل الكتريكي را اختراع نموده باشند. (براي آگاهي بيشتر مي‌توانيد به كتاب ارابه خدايان نوشته اريك‌فن‌دنيكن مراجعه كنيد).

ايرانيان از اين پيل‌هاي الكتريكي جريان برق توليد مي‌كردند و از آن براي آبكاري اشيا زينتي سود مي‌جستند. اما در پهنه دريانوردي ايرانيان از اين اختراع جهت آبكاري ابزارهاي آهني در كشتي و جلوگيري از زنگ زدن و تخريب آنها استفاده مي‌كردند.

كشتي‌سازي

فرهنگ فني و مهندسي ايرانيان از ديدگاه دريانوردي و كشتي‌سازي بسيار غني و پربار است. آب‌هاي نيلگون درياي پارس، درياي مكران (عمان)، و اقيانوس هند، همچنين رودخانه‌هاي جنوب‌غربي ايران، از ديرباز پهنه دريانوردي و درياپويي ايرانيان بوده است. در شاهنامه فردوسي، چندين بار، از كشتي‌سازي و كشتي‌راني ايرانيان، سخن رانده شده است. قدمت و پيشينه اين رشته از دانش و فن مهندسي ايرانيان را از سروده‌هاي فردوسي مي‌توان دريافت. فردوسي از جمشيد، پادشاه پيشدادي، به عنوان نخستين انساني كه هنر غواصي و صنعت كشتي‌سازي و دريانوردي را به ديگران آموخت، نام برده است. مي‌توان دريافت كه دانشمندان ايراني در دوره تابندگي نژاد آريا كه در شاهنامه فردوسي به نام دوره پادشاهي جمشيد نام برده شده است، موفق به اختراع كشتي و فنون دريانوردي و درياپويي شده‌اند.

كشتي‌راني در آب‌هاي ايران از ديرباز انجام مي‌شده و با توجه به اين سنت دريانوردي، نياز به كشتي‌سازي و سودجستن از ابزارهاي دريانوردي در ايران وجود داشته است. نخستين كشتي‌هايي كه در رودخانه‌هاي ميان‌رودان آمدوشد مي‌كردند، به شكل‌هاي گوناگون ساخته مي‌شدند و ابزار حركت دادن آنها پارو بوده است.

نبردناوهاي ايراني در زمان هخامنشيان، بزرگترين كشتي‌هاي جنگي زمان خود بودند كه سه رديف پارو زن و بادبان داشتند و با سرعت 80 ميل دريايي در روز حركت مي‌كردند. هر نبردناو شامل 200 جنگجو بود كه 30 نفر از آنها سربازان زبده فارسي، تكاور، بوده‌اند. نيروي دريايي ايران در زمان ساسانيان نيز، قدرت مطلق در درياي پارس و اقيانوس هند بوده كه زير بناي فرهنگ دريانوردي و درياپويي مسلمانان را تشكيل داد.

استرلاب

استرلاب astrolabe ، ابزاري بوده كه در جهان باستان براي تعيين وضعيت ستارگان نسبت به كره زمين به كار مي‌رفته است. استرلاب، در سه گونه استرلاب خطي، استرلاب صفحه‌اي و استرلاب كروي ساخته مي‌شده است. قطعات استرلاب نسبت به يكديگر حركت كرده و مي‌توانستند جهت ستارگان، ارتفاع جغرافيايي آنها و فواصل نسبي را مشخص نمايند. استرلاب در دريانوردي، براي جهت‌يابي به كار مي‌رفته است. استرلاب‌هاي ايراني از برنج و آلياژهاي ديگر مس ساخته مي‌شده‌اند. هرچند پاره‌اي مورخان اختراع اوليه استرلاب را به يونانيان و فنيقيان نسبت مي‌دهند، اما سهم انديش‌ورزان ايراني در اختراع انواع گوناگون استرلاب و تكامل و افزودن بخش‌هاي مختلف آن، انكارناپذير بوده و از سوي تمامي تاريخ‌نگاران ثبت شده است.

نقشه‌برداري

از دوران‌هاي پيشين در ايران‌زمين كارهاي مهندسي با سودجستن از ابزارهاي مساحي و پياده كردن نقشه انجام مي‌گرفته است. نقشه‌برداري از سواحل و تعيين مسيرهاي ايمن دريايي، به ويژه در نقاط كم‌عمق، از وظايف نيروي دريايي ايران بوده است.

ابزارهاي اندازه‌گيري

تراز (تئودوليت)

تراز شاهيني، كه نخستين نوع تئودوليت به شمار مي‌آيد توسط كرجي مخترع و دانشمند ايراني، اختراع شده است. اين دستگاه شامل صفحه‌اي مدرج بوده كه به وسيله زنجيري از ميله‌اي آويزان مي‌شده است. با تعيين امداد افقي مي‌توان مستقيم اختلاف ارتفاع بين دو نقطه را از روي درجه‌بندي آن تعيين نمود.

شاخص خورشيدي

پيشينه تعيين تغيير زمان از طريق اندازه‌گيري سايه آفتاب به زمان باستان برمي‌گردد. در آغاز، شاخص‌هاي خورشيدي، ويژه اندازه‌گيري زمان و حركت خورشيد، از سايه ساختمان‌ها و درختان تشكيل مي‌شده است. به‌تدريج، با گذشت زمان از ابزارهايي كه به صورت شاخص قائم بر روي صفحه‌اي قرار داده مي‌شده ساخته شدند. شاخص‌هاي آفتابي معمولا ارتفاع خورشيد و عرض جغرافيايي روزانه را مشخص مي‌نمودند. علاوه بر اين شاخص‌ها شواهدي هم در دست است كه ايرانيان از ابزارهاي آفتابي ديگري براي مشخص نمودن طول جغرافيايي و جهت سود مي‌جستند. در دوران اسلامي، دريانوردان ايراني، براي مشخص نمودن جهت مكه، جهت انجام وظايف مذهبي روزانه، در هر نقطه شاخص‌هايي ساخته بودند. در اين ابزار يك شاخص آفتابي قائم نصب شده كه زمان را مشخص مي‌كرده و آنگاه با گرداندن آن ابزار در امتداد مدار، جهت مكه كاملا مشخص مي‌شده است.

ابزار نمايش و پردازش حركت سيارات

از جمله ابزارهايي بوده كه ريشه‌هاي تاريخي آن را نياز به مطالعات ستاره شناسي و دريانوردي تشكيل مي‌دهد، اين ابزارها براي نمايش حركت سيارات، زمين و خورشيد و همچنين محاسبات زاويه‌اي و طولي به كار مي‌رفته است. اينكه ايرانيان، دست‌كم 1500 سال پيش از اروپاييان مي‌توانستند طول جغرافيايي را، به ويژه در دريا، از نصف‌النهار مبدا (نيمروز - سيستان) حساب كنند، از سوي بسياري از دانشمندان و تاريخ‌نگاران پذيرفته شده است. اين محاسبات و پردازش‌هاي پيچيده، بدون سودجستن از ابزارهايي كه در مثلثات و محاسبات زاويه‌اي به كار مي‌رود، غيرممكن بوده است. يكي از اين ابزارها كه در لاتين اكواتوريوم، ‌Equatorium، ناميده مي‌شود براي تعيين مدار خورشيد و سيارات به كار مي‌رفته است.

مواد نفتي

مواد نفتي به صورت‌هاي گوناگون در جهان باستان، ايران و ميان‌رودان، شناخته شده و به كار برده مي‌شده است. گذشته از استفاده‌هاي سوختي و گرمائي كه از آغاز عمل شناخت قير و برداشت‌هاي متافيزيكي از آتش و آتش‌جاويدان بوده، در دانش و فناوري استفاده مي‌شده است. كاربرد آن به صورت عامل چسباننده، عايق‌بندي كننده و ملات بوده است. ايرانيان، كف كشتي‌ها را قيراندود و نفوذ ناپذبر مي‌ساخته‌اند.

استفاده از آتش در صنايع نظامي

كاربرد آتش در جنگ، براي سوزاندن كشتي‌ها و تاسيسات دريايي دشمن، از دوران باستان معمول بوده است. در ارتش ايران، هم در نيروي زميني و هم در نيروي دريايي همواره گروهي به نام نفت‌انداز، نپتان يا نفات، با اونيفورم ويژه خود ماموريت پرتاب مواد قيري و نفتي را بر عهده داشته‌اند.

ساده‌ترين روش،‌پرتاب آتش با تير بوده است، اين روش سپس به صورت پرتاب ظرفي از آتش، نارنجك مانند، تكامل پيدا نمود. براي پرتاب ظرف‌هاي بزرگ از ابزارهاي مكانيكي، همچون منجنيق، سود مي‌جستند. نفت يا نپتا، كه در شاهنامه از آن تحت عنوان قاروره ياد شده است، تا مدتها جزو اسرار نظامي بود.

پروكوپيوس، Preoccupies، تاريخ نگار رومي در سده ششم ميلادي، از روغن مادها نام مي‌برد و مي‌گويد كه ايرانيان، ظرف‌هايي از روغن مادها و گوگرد را پر كرده و آنها را آتش زده و به سوي دشمن پرتاب مي‌كنند. پروكوپيوس مي‌گويد كه اين ماده در روي آب شناور مانده و به محض تماس، كشتي‌هاي دشمن را به آتش مي‌كشيده است.

خشاب (چراغ دريايي)

از دوران‌هاي پيشين در درياي پارس ساختمان‌هايي ساخته بودند كه بر فراز آنها آتش افروخته مي‌شد. اين ساختمان‌ها عمل برج‌دريايي و چراغ‌دريايي را براي راهنمايي دريانوردان و همچنين خبررساني انجام مي‌دادند. فاصله اين چراغ‌هاي دريايي چنان بوده كه باپديد شدن يكي، ديگري نمايان مي‌شده است.

برج‌هاي دريايي، با‌ آتشي كه بر فراز آنها افروخته مي‌شد، به چند دليل ساخته مي‌شدند.

نخست آنكه، با بالا آمدن آب در زمين‌هاي كم عمق اين خطر وجود داشته كه كشتي‌ها ندانسته به سوي آب‌هاي كم عمق رفته، به شن نشسته و نابود شوند.

دوم آنكه، با ديدن نور در تاريكي، كشتي‌ها، در تاريكي شبانگاه و هواي ابري راه و جهت خود را بيابند.

سوم اينكه، در صورت يورش دزدان و غارتگران دريايي، به پادگان‌هاي زميني و رزم‌ناوها خبر داده تا به سرعت جهت مقابله با آنها اقدام كنند.

دليل چهارم اين بوده است كه دريابان‌هاي مستقر در اين ساختمان‌ها، پديده‌هاي هواشناختي و درياشناختي را ثبت مي‌كرده‌اند. دريانوردان تازه‌كار ايراني از اين اطلاعات براي رويارويي با رخدادهاي هوا و دريا، به ويژه رخدادهاي چرخه‌اي و دوره‌اي استفاده مي‌كردند.

چكيده نويسي

در دربار پادشاهان ايراني، گروهي از دبيران وظيفه داشتند كه گزارش‌هاي رسيده از اطراف كشور را كوتاه‌نوشته كرده به مقامات بالاتر ارائه دهند. در امر دريانوردي و كشتي‌راني هم نياز دريانوردان ايراني در به همراه داشتن چكيده‌اي از سفرهاي پيشين ديگر درياپويان در مسيرهاي دريايي، باعث گسترش اين فن در ميان دريانوردان بوده است.

دوربين (تلسكوپ)

در تاريخ سلسله پادشاهي يوان در چين مندرج شده كه براي تاسيس رصدخانه پكن، به سرپرستي كوئوشوچينگ منجم دربار، تعدادي ابزارهاي رصدي از رصدخانه مراغه در ايران خريداري شده است. از جمله اين ابزارها ذات الحلق، عضاده (اليداد)، دو لوله رصد، صفحه اي با ساعتهاي مساوي، كره سماوي، كره زمين، توركتوم (نشان دهنده حركت استوا نسبت به افق) هستند. چينيان لوله رصد را وانگ-تونگ ناميده‌اند. به گفته تاريخ سلسله پادشاهي يوان ايرانيان از اين اختراع نه تنها براي رصد اجرام آسماني، بلكه براي مشاهده دوردست‌ها، به ويژه در دريا سود مي‌جسته‌اند.

پزشكي دريايي

در سفرهاي دريايي اكتشافي كه در زمان هخامنشيان انجام مي‌شد، همواره پزشكاني با كاروان‌هاي دريايي همراه بودند كه وظيفه مراقبت‌هاي بهداشتي دريانوردان را بر عهده داشته‌اند. در دانشگاه جنديشاپور، دوره ساسانيان، هم بخشي به گردآوري اطلاعات در باره بيماري‌هاي دريانوردان و راه‌هاي درمان آنها اختصاص داشته است.

اما نخستين كتابي كه در اين باره نوشته شد، بخشي از كتاب جامع ، فردوس الحكمه، است كه توسط علي‌بن‌ربان تبري (تبرستاني)، پزشك ايراني، گردآوري و تاليف شده است. ربان تبرستاني، يك پزشك بود كه در طي سفرهاي فراوان دريايي خود اطلاعاتي در باره بيماري‌هاي دريانوردان و درمان آنها گردآوري نمود. او يادداشت‌هاي ارزشمند خود را براي پسرش علي به ميراث گذاشت. علي‌بن‌ربان تبري نخستين كتاب جامع در پزشكي را نوشت كه بخشي از آن به بيماري‌هاي دريايي و درمان آنها اختصاص داشت. هم او بود كه در زمان اقامتش در شهر ري به آموزش پزشكي پرداخت و رازي پزشك نامدار ايراني و كاشف الكل، شاگرد او بوده و اصول علم طب را از وي فراگرفته بود.

ابوعلي‌سينا هم در بخش پنجم كتاب قانون، بيماري‌هاي كل بدن، فصلي را به بيماري‌هاي دريايي اختصاص داده است. علي بن عباس اهوازي نيز در دايره‌المعارف طبي خود در سده چهارم هجري در اين خصوص مطالبي را ارائه داشته است.

ستاره‌شناسي

ايرانيان نيز همچون ديگر تمدن‌هاي باستاني از دانش ستاره‌شناسي در دريانوردي و درياپويي سود مي‌جستند. اين موضوع به اندازه‌اي گسترده و با اهميت است كه در آينده، به اميد خدا، اين مطلب در مقاله‌اي جداگانه ارائه خواهد شد.

واينها خود گوشه كوچكي هستند از خدمات ارزنده‌اي كه انديشمندان دريانورد ايراني به جهان علم و دانش ارزاني داشتند. باشد كه ما ميراث‌داري آنان را سزاوار باشيم.

سرعت های مافوق سرعت نور

ابتدا از همه دوستان عذر می خواهم در تابستون ۸۴ نتونستم این بلاگ را آپدیت کنم. همین الان هم وقتم کاملا پر هست و فقط می تونم به کامنت ها یا ایمیل های اورژانسی پاسخ بدم (حتی از این به بعد!)

چند روز پیش به یک نکته بسیار جالب (در کنفرانس دانشجویی مهندسی برق) برخوردم. استادی ساده پوش با پیکان (چقدر ما به محققین خودمون خوب می رسیم!) آمد تو دانشگاه و با تواضع آمد در جایگاه اساتید میزگردتالار وحدت نشست. سرعت های مافوق سرعت نور در محیط های کایرال!  - محیط کایرال محیطی مخصوص از امواج الکترومغناطیسی است که سرعت در آنجا می تواند فراتر از ۳۰۰۰۰۰ کیلومتر بر ثانیه برود. نتایج این تئوری بسیار شگفت انگیز است. این مقاله توسط یکی از اساتید مهندسی برق دانشگاه کرمان در چندین کنفرانس و جورنال بین المللی چاپ شده است و مورد تقدیر قرار گرفته است. می دانید که این یعنی تئوری انشتین زیر سوال رفته است !!! من با این استاد گرامی صحبت کردم. ایشان این مسئله را با استفاده از ریاضیات پیشرفته (مثلا حل معادلات دیفرانسیل در محیط های دایاک یا ۹ بعدی و...) حل کرده بود. در حل این معادلات یک پارامتر امگا تعریف شده بود که بر حسب این پارامتر می توان سرعت مافوق C در رابطه E=MC2 بدست آورد. این نتایج کاربرد شگفت انگیزی در تکنولوژی های جدید الکترومغناطیسی خواهد داشت ...

همچنین یکی دیگر از اساتید ایرانی در خارج از کشور توانست نشان دهد خاصیت ذره ای و فوتونی بودن و موجی بودن نور یکی است.

به نظر می رسد انشتین حرف آخر را نزده است! و باز هم مغز ایرانی ... به نظر من از این استاد بزرگوار دانشگاه کرمان باید تجلیل فراوان کرد.... (تو رو خدا یکی این حرف رو گوش کنه!!!)  

در این مورد بیشتر نمی نویسم زیرا چونکه برای اینکه ...

لیزر و کاربرد های آن

کلمه لیزر از کنار هم گذاشتن حروف کلمات زیر بدست می آید: Light Amplification by Simulated Emission of Radiation لیزر وسیله ای برای تبدیل نور معمولی به پرتوی باریک و متراکم است. دستگاه لیزریک جریان الکتریکی را از ماده ای که می تواند جامد, مایع یا گاز باشد عبور می دهد. بعضی از اتم های ماده انرژی جذب می کنند و کوانتوم (بسته انرژی نورانی که اتم ها ساطع می کنند) این امر موجب می شود که اتم های دیگر نیز کوانتوم ساطع کنند. این کوانتوم ها (بسته های تشعشع) بین آینه هایی به عقب و جلو منعکس می شود و نهایتا بصورت نوری با یک طول موج واحد شلیک می شوند وقتی که نور در دستگاه لیزر توسط کوانتوم ها تولید شد با رفت و برگشت بین آینه ها متمرکز تر می شود.

کاربرد های لیزر:

1-      دیسک فشرده : هنگام ضبط دیسک فشرده صوتی هر صدا به یک کد رقمی (دیجیتال) تبدیل می شود. این کد توسط لیزر به صورت میلیون ها حفره میکروسکوپی روی دیسک فشرده حک می شود. وقتی دیسک باز نواخته می شود یک پرتو لیزر در داخل دستگاه روی دیسک حرکت می کند. یک آشکارساز که با سیستم مربوط است. پالس هایی را که نماینده الگوی حفره های حک شده بر روی دیسک است ایجاد می کند. مدارهای الکترونیکی دستگاه دیسک این پالس ها را به نسخه ای از موسیقی اصلی تبدیل می کند.

2-      جراحی : دستگاه های لیزر پر توان با موفقیت در معالجه جداشدگی شبکیه به کار رفته است (شبکیه ناحیه حساس به نور در عقب چشم است). شبکیه جدا شده را می توان توسط پرتوی از نور لیزر که حدود یک هزارم ثانیه تابانده می شود "جوش داد. جراحان از پرتو لیزر برای بریدن یا جوش دادن دیگر بخش های بدن بسیار نیز استفاده می کنند. "چاقوی لیزری کاملا استریل است همزمان با برش رگ های ریز خونی را می بندد و بنابراین خون کمتری از دست می رود. از لیزر برای درمان بیماریهای پوست و برداشتن ماه گرفتگی و خالکوبی از روی پوست نیز استفاده می شود.

3-      کاربرد های صنعتی : از لیزرهای پر توان می توان برای بریدن, سوراخ کردن, جوش دادن و کنده کاری موادی مانند فولاد, شیشه, پلاستیک و سرامیک استفاده می کنند. هیچگونه تماس فیزیکی با ماده مورد نظر نیست و بنابراین می توان سوراخ های بسیار کوچکی را بدون اثر گذاردن بر مواد پیرامون ایجاد می کنند. لیزر برای نقشه برداری نیز ارزشمند است زیرا پرتو لیزر در خطی کاملا مستقیم حرکت می کند.

4-      در فروشگاه ها : از لیزر های کم توان برای خواندن کد میله ای (بار کد) روی کالاها استفاده می شوند. این کد از یک سری خطوط سیاه با ضخامت متغیر تشکیل می شود. نواحی سیاه پرتو لیزر را جذب و نواحی سفید آن را منعکس می کنند. الگوی انعکاس کد گشایی می شود و شماره محصول را می دهد. این شماره هم قسمت محصول را به دست می دهد و هم به یک بانک اطلاعاتی مرکزی می رود که امکان نظارت بر میزان موجودی کالاها را فراهم می سازد.

هولوگرام چیست؟

یک تصویر سه بعدی که با استفاده از لیزر ایجاد می شود یا به عبارت دیگر با استفاده از لیزر می توان تصویری ایجاد کرد که هر گاه به طریق صحیح به آن نور تابانده شود سه بعدی به نظر برسد.

لیزر های نیمه رسانا

نوعی از لیزر که حریان برق را مستقیما به جریان منظمی از فوتون ها تبدیل می کند ( این عمل صرفا با گذر جریان نیرومند و صیقل دادن وجوه انتهایی بلور آرسنید گالیوم به عنوان آینه های لیزر صورت می گیرد). کشف این لیزر تقریبا تصادفی بود چون برخی از فیزیکرانان متوجه شده بودند که از دو قطبی های نیمه رسانا درخشش هایی با طول موجی در حدود 7000 آنگستروم خارج می شود و آن را به گسیل القایی نسبت دادند و بر همین پایه لیزر نیمه رسانا را طراحی کردند.

این لیزر ها از اجسامی که در الکترونیک کاملا شناخته شده است ساخته می شوند و همه این اجسام از دسته اجسام نیمه رساناها هستند مانند آرسنید گالیوم و ژرمانیوم. البته لیزر های نیمه رسانا از موادی چون InP, InAS, PbTe, PbSe نیز ساخته می شوند.

لیزر های نیمه رسانا دارای پیوند گاه p-n می باشند که وجه n به پتانسیل منفی بسته می شود و وحه P نیز به پتانسیل مثبت بسته می شود. عنصرهایی که ناحیه P را تشکیل می دهند الکترون های ظرفیتی کمتری نسبت به ناحیه n و حفره هایی در ناحیه P بوجود می آید.

ولی چه خاصیتی از نیمه رسانا ها آنها را در ساخت لیزر های نیمه رسانا ممتاز می کند؟ نیمه رساناها از نظر مقاومت الکتریکی جایی بین مواد رسانا و مواد نارسانا دارند. در آنها فاصله بین نوار رسانش و نوار ظرفیت در حدود یک الکترون ولت است و این امر اندکی رسانایی الکتریکی را موجب می شود. رسانایی نیمه رساناها بر خلاف رساناها با افزایش دما افزایش می یابد. برای شروع گسیل القایی جریان بسیار بالایی از آن می گذرانند جریان باعث ایجاد گرما می شود. همین گرما منجر به تغییر شکل بلوری این اجسام نسبت به حالت نخستین می شود و حال آنکه اندکی تغییر شکل باعث از کارافتادگی لیزر می گردد. بنابراین باید شیوه ای یافت که لیزر را خنک کند.

شرایط لازم برای عمل این مجموعه بدین ترتیب یافته شد که در دمای زیر 20 درجه کلوین (منفی 253 سانتی گراد) جریانی در حدود 200 آمپر لازم است ولی در دمای نیتروژن مایع این جریان می تواند به 750 آمپر و در 300 درجه کلوین به 50000 آمپر بر سانتی متر مربع برسد. در این هنگام است لیانی یا نور تابی الکتریکی آغاز می شود و لیزر به کار می افتد و تابش هایی با فرکانس های ده به توان ده هرتز تولید می کند.

رسانای بی آلایش مثل ژرمانیوم با ظرفیت 4 و یا اتمی با یک ظرفیت بیشتر مانند فسفر و ایندیوم 5 ظرفیتی آن را آغشته کرده باشد. این عمل را فرآیند آلایش و یا ناخالصی گویند. وقتی که آلایش صورت می گیرد لیزر در ناحیه n دارای الکترون و ناحیه p دارای حفره پیدا می کند و در نتیجه نیمه رسانا آلایشی دارای دو تراز انرژی ناخالصی دهنده و پذیرنده ایجاد می کند.

تنظیم اینگونه لیزر ها نسبت به لیزر های دیگر آسانتر است زیرا با تغییر میدان مغناطیسی یا با اعمال دما و فشار می توان آنها را تنظیم کرد. اما برای تنظیم لیزر های گازی و جامد تنها با تغییر ظریب کیفیت می توان عمل تنظیم را انجام داد اما باید توجه داشت  که همه این شرایط باید در اوضاع تنظیم شده ای ویژه انجام پذیرد. اما برتری لیزر های نیمه رسانا بیشتر به خاطر دگر آهنگی (مدوله سازی) بالا و بازدهی بالایی در حدود 30 درصد است. جمع و جور بودن آن و بهای اندک آن از دیگر مزایای این نوع لیزرهاست.

(سری بحث های نور اپتیک لیزر ادامه خواهد داشت)

 

استفاده از ليزر در راه اندازي ارتباطات شبكه اي هند

در جاهايي كه نصب كابل و حفر كانال با مشكلات زيادي همراه است، پل‌‏هاي ليزري به راحتي عمل مي‌‏كنند.

به گزارش بخش خبر شبكه فن آوري اطلاعات ايران ، از ايلنا, يك شركت خدمات مخابراتي هندي به ليزر روي آورده است تا به كمك آن با مشكلات موجود در راه اندازي شبكه‌‏هاي صوتي و داده‌‏اي در اين كشور غلبه كند.

شركت خدمات مخابراتي تاتا (TATA) از ليزر براي ايجاد ارتباط بين دفاتر مشتريان و شبكه مركزي خود استفاده مي‌‏كند.

پل‌‏هاي ليزري مي‌‏تواند فاصله‌‏هاي چهار كيلومتري را به هم وصل كند و راه اندازي آنها به مراتب سريع‌‏تر از ارتباطات كابلي است؛ ظرف دوازده ماه اين شركت توانسته است به كمك ليزر شبكه‌‏هايي را در بيش از  700  محل راه اندازي كند.

آقاي سريدهاران معاون بخش ارتباطات شبكه‌‏اي تاتا مي‌‏گويد‌‏: دركشور هند دريافت مجوز براي حفر كانال و نصب كابل با مشكلات فراواني همراه است و در بعضي نقاط ترافيك زير زميني نصب كابل را غير ممكن مي‌‏سازد؛ به همين خاطر ما به ارتباطات ليزري روي آورده‌‏ايم كه از كارايي بيشتري برخوردار است و مشكلات موجود در راه اندازي شبكه‌‏هاي كابلي را حذف مي‌‏ك

 

توسعه فیبرنوری، به عنوان زیرساخت اصلی شبکه انتقال کشور

روابط عمومی شرکت مخابرات ایران گزارشی از وضعیت شبکه فیبرنوری کشور در  90  ماهه اخیر به شرح زیر ارائه می‏دهد: توسعه شبکه فیبرنوری به عنوان زیرساخت اصلی شبکه انتقال کشور، از جمله اقدامات موثری است که شرکت مخابرات ایران در چند سال گذشته در قالب برنامه اول تا سوم توسعه به صورت جدی موردتوجه قرار داده است باتوجه به عملیات اجرایی این شبکه که طراحی، نصب و راه‏اندازی آن قریب به30  هزار کیلومتر فیبرنوری در اقصی نقاط کشور را در بر گرفته می‏توان گفت یکی از طولانی‏ترین شبکه‏های فیبرنوری درمنطقه به شمار می‏آید. گفتنی است شبکه مزبور تمامی مراکز استان‏ها و شهرهای اصلی را به یکدیگر مرتبط کرده و شریان اصلی ارتباطی و زیرساخت مخابرات کشور محسوب می‏شود.

در همین راستا در  90  ماهه گذشته توسعه این شبکه از یکهزار و  759  کیلومتر در ابتدای شهریور ماه سال  76، به  30  هزار کیلومتر درابتدای دی ماه سال جاری افزایش یافت که عملکردی برابر  28  هزار و  241  کیلومتر را با خود به همراه داشت. نتیجه این توسعه افزایش تعداد کانال‏های مخابراتی است که امکان حضور شرکت‏های بخش خصوصی به ویژه اپراتور دوم را ممکن می‏سازد.

یادآوری این نکته ضروری است که درسال  1370  نخستین مرحله اجرای فیبرنوری شهری در تهران بزرگ در  42  مرکز، برای تامین توسعه ارتباطات به کار گرفته شد. همچنین نخستین ارتباط بین شهری فیبرنوری از طریق تهران به کرج به طول  52  کیلومتر اجرا شد. در زمینه ارتباطات بین المللی، طی سالیان اخیر ایجاد فیبرنوری بین‏المللی TAE  را می‏توان نام برد که توسط  2  هزار و  200  کیلومتر کابل نوری، آسیا را ا ز طریق ایران به اروپا مرتبط می‏کند.

 والبته یک خبر دیگه اینکه دانشگاه ما هم رفته تو کار فیبر نوری !

آیا می توان نور را خم کرد ؟ - سیاهچاله ها - حجم صفر و جرم بی نهایت


همه ی ما را گفته اند نور به خط مستقیم سیر می کند ( و البته در سطح پیشرفته تر بصورت موجی و یا در فیزیک کوانتوم بصورت ذره ای فوتون ها) اما بهر حال تصور همه ی ما این است که مثلا اگر یک چراغ لیزری را دقیقا روبروی مردمک چشم یک شخص بگیریم دقیقا اشعه لیزر به روی تخم چشم بیفتد. ولی باید بگویم که همیشه اینطور نیست یعنی این هم می تواند اتفاق بیفتد که مثلا نور چراغ قوه کاملا سالمی را روبروی شخصی بگیرید ولی نورش خم شود و جلوی پای خودتان بیفتد!
در دنیای ما هر جرم در فضا انحنا ایجاد می کند هر چه جرم جسم سنگین تر باشد این انحنا بیشتر خواهد بود. سیاهچاله های فضایی خاصیت خوبی دارند برخی دارای حجم صفر و جرم بی نهایت هستند!!! این ها انحنای بسیار زیادی در فضا ایجاد می کنند یعنی فرو رفتگی بسیار فوق العاده ای در اطراف خود و بنابراین هر جسمی که به آنها نزدیک می شود را به درون خود فرو می برند هر چه در اطراف آنها در حال عبور است را می بلعند و جرم آنها مرتبا افزایش پیدا می کند ولی حجم آنها ثابت.
ما نمی دانیم آنچه که بلعیده می شود کجا می رود نظریه ای وجود دارد که می گوید آنچه بلعیده می شود در جایی دیگری از جهان دوباره بوجود می آید و این نقش سیاهچاله هاست ولی عده ای می گویند سیاهچاله ها به یک دنیای دیگر وصل می شوند که کاملا با جهان ما متفاوت است و ما از آن کاملا بی خبریم و اصلا جزو جهان ما محسوب نمی شود و جهانی کاملا جدا از جهان ما ست ( در یکی از کتاب های علمی که در مورد پیش بینی ها و معجزات علمی قرآن بود خواندم به این مضمون که حضرت علی (ع) می فرمایند: مثل جهان ما چهل جهان دیگر با چهل خورشید و موجودات دیگر و ... وجود دارند که هر یک از دیگری بی خبر است و خدای متعال همه ی آنها را فرماندهی می کند)
و البته در مورد تشکیل سیاهچاله ها هم می گویند همان ستاره های معمولی هستند که پس از طی مراحل انبساط و انقباض های گرانشی و تبدیلات اتمی به شکل ستاره های خاموش در آمده اند (که در مورد خورشید ما هم (نظریه قابل قبول در میان دانشمندان) بیان شده که بعد از زمان بسیار طولانی به سبب نیروهای درونی و گرانشی شروع به انبساط خواهد کرد بطوریکه آنقدر بزرگ می شود که به زمین نیز حتی می رسد و سپس دوباره بر اثر همان نیروهای درونی شروع به تراکم می کند و حتی از اندازه قبلی خود هم کوچکتر شده و به شکل کوتوله ای بی نور درخواهد آمد ... اذ الشمس کورت و اذالنجوم انکدرت).
برخی هم گفته اند که سیاهچاله ها ما را به زمان قبل بر می گردانند و در این مورد حتی برخی دانشمندان به فکر ساختن ماشین زمان افتاده اند اما مشکل اساسی آن است که ماشین زمان به محض ورود به سیاهچاله ها تحت تاثیر گرانش فوق العاده زیاد حتی به ذرات بنیادی تبدیل شود! بهر حال سیاهچاله ها تمام آنچه را که از کنارشان عبور می کند را می بلعند و حتی نور را.
این مسئله جالب است که تمام اطلاعاتی را که ما از جهان و کهکشان ها و ستاره ها بدست می آوریم از طریق نور و تلسکوپ های ماست. در واقع ما هر گاه نوری را مشاهده می کنیم که مثلا ستاره ای متلاشی می شود می دانیم که متلاشی شدن آن بر اساس فاصله آن از زمین در میلیون ها سال قبل رخ داده و این متلاشی شدن بوسیله نور و امواج رادیویی که از آن ساطع شده با سرعت 300000 کیلومتر در ثانیه (سرعت نور) طی میلیون ها سال نوری به ما رسیده است. بنابراین هر گاه این نور در سیاهچاله ای فرو رود دیگر هیچگاه از آن بیرون نمی آید و هرگاه نور از فاصله کمی دورتر از سیاهچاله عبور می کنند کمی منحرف شده و وقتی به ما می رسد گاه ما در ردیابی آن دچار سرگردانی می شویم.
مسئله خم شدن نور در چندین سال قبل در وضعیت منحصر به فردی که خورشید با دیگر کرات منظومه شمسی رسید بررسی شد و این نظریه اثبات تجربی گردید(در این آزمایش نور در عبور از کنار خورشید که جرم زیادی دارد منحرف گشت) لذا هرگاه گرانش زیاد باشد نور می تواند خم شود این نکته را می توان تجربه نمود مثلا وقتی آسانسوری با سرعت فوق العاده تند شونده به بالا می رود و میدان گرانشی آسانسور افزایش پیدا می کند(در این حالت شخص درون آسانسور فکر می کند که خیلی خیلی سنگین شده است) امتحان نمود که در صورتیکه نور چراغ قوه را به طرف روبرویتان بگیرید می بینید که در اثر جاذبه اندکی منحرف شده است که البته این آزمایش تقریبا عملی نیست چون آسانسور های ما با سرعت مافوق نور بالا یا پایین می روند!!
نمونه عملی تر آن وقتی است که شاتلی به فضا پرتاب می شود که در زمان پرتاب شدن شاتل به سمت خارج از جو زمین ( افزایش شتاب موشک) جاذبه فوق العاده زیاد می شود و سر نشینان شاتل فضایی احساس می کنند که خیلی خیلی سنگین شده اند!

آیا زمان به عقب بر می گردد؟ - نامرئی شدن انسان - تمدن پیشرفته تر قبل از ما - حیات در غیر از زمین

دو نفر در یک زمان متولد می شوند اما لزوما n سال بعد اینها هم سن نیستند چه روی داده است ؟ اینجا سخن از افسانه یا معجزه نیست ! جهان ما چند بعد دارد؟!
عجله نکنید و سریع سراغ جهان متافیزیکی نروید در همین جهان ماده بمانید! سه بعد ؟ چهار بعد ؟ n بعد ؟ ریاضیات n بعد را قبول دارد اما آیا فیزیک هم می تواند آن را قبول داشته باشد ؟ فیزیک جهان چهار بعدی را معرفی کرده اما در مورد بعد پنجم و ... که اصلا معلوم نیست وجود داشته باشد یا نه سکوت اختیار کرده است! شاید علم فیزیک به آمدن انشتینی دیگر دل خوش کرده است؟
سه بعد را که فضاست و بعد چهارم زمان. اگر یک نمودار دو بعدی را در نظر بگیریم و مولفه ی افقی آن را فضا و مولفه عمودی آن را با زمان مشخص کنیم (تصور کنید) آن وقت اگر کاملا ثابت در یک مکان بایستید مولفه ی افقی یعنی فضا ثابت می ماند و زمان همچنان می گذرد و شما همچنان حرکتی ندارید و خط عمر شما در نمودار کاملا عمودی خواهد بود.
حال اگر با سرعت ثابت در فضا حرکت کنید خط عمر شما در نمودار بصورت یک خط شیب دار خواهد بود حال اگر همچنان سرعت خود را افزایش دهید شیب این خط عمر کاهش پیدا خواهد کرد. حال آن قدر سرعت خود را افزایش می دهیم تا به سرعت نور برسد (تا حالا کسی این سرعت را تجربه نکرده است ولی با ابزار پیشرفته می توانند الکترون ها را به سرعت های نزدیک سرعت نور برسانند) که کاملا خط عمر ما بصورت افقی و منطبق بر محور فضا قرار گرفته باشد. در این حال خط عمر شما مولفه ای در بعد زمان نخواهد داشت و این یعنی وقتی با سرعت نور حرکت کنید دیگر گذشت زمان برای شما معنی نخواهد داشت ( طبق نظریه انشتین همه سرعت ها نسبی است بجز سرعت نور که ثابت است)
حال این یعنی اگر یک دو قلوی جوان را در نظر بگیرید که یکی در زمین است و دیگری یک پستچی فضایی که نامه ها را با سرعت نور از زمین به دیگر کرات جابجا می کند آنگاه بعد از مثلا 70 سال برادری که در زمین بوده 70 سال از عمرش گذشته ولی برادری که پستچی فضایی بوده همان جوان با طراوت قبلی است! حال همان نمودار دو بعدی را در نظر بگیرید حال اگر سرعت خود را باز هم افزایش دهیم و از سرعت نور گذر کنیم چه اتفاقی روی خواهد داد؟ بله تعجب می کنید ولی زمان به عقب بر خواهد گشت. یعنی مولفه ی زمان در جهت منفی نمودار به حرکت خود ادامه خواهد داد. زمان به عقب باز می گردد! شاید اولین چیزی که به ذهنتان رسید آن است که به زمان پدر بزرگ های خود باز می گردید و با آنها احوالپرسی می کنید (اگر چه طبق این نظریه شما قبل از اینکه بتوانید آنها را ببینید به عدم باز گشته اید!) ولی در حقیقت مسئله پیچیده تر از اینها می شود! شما باید در اینصورت جهانی را تصور کنید که آب نهر ها بجایی که از قله کوه به سمت پای کوه ها جاری شود از دامنه ی کوه ها بالا می رود تا به قله برسد! درست مانند یک فیلمی که به عقب باز گردانده شود.
این نظریه که زمان با افزایش سرعت کندتر می شود از لحاظ تئوری کاملا پذیرفته شده است. بدین منظور دانشمندان در دو موشک فضایی دو ساعت اتمی کاملا مشابه قرار داده اند ( می دانید که ساعت اتمی دقیق ترین ساعت است که با آن مثلا زمان ارتعاشات اتمی که میلیونوم های ثانیه است را اندازه گیری می کنند) و با شروع حرکت این این دو موشک آنها را بکار انداخته اند. یکی از موشک ها را با سرعت عادی می رانند و دیگری با سرعت بسیار فوق العاده. پس از گذشت زمانی معین (این زمان ما نسبی است و مثلا به ساعت اتمی ای زمینی وابسته است) مشاهده شد که ساعت اتمی موشکی که با سرعت نزدیک نور حرکت می کرده کند تر از موشک دیگر حرکت کرده است به عبارتی برای مسافران یک موشک زمانی کمتر از مسافران موشک دیگر گذر کرده است.(انتخاب دو موشک مشابه احتمال ما را در مورد مثلا خطاهای احتمالی نظیر جاذبه و ... را از بین می برد).
هر چه ماده چگال تر باشد زمان برای آن کند تر می شود تا آنجا که مثلا اگر فضانوردی در سیاهچاله که خیلی چگال و متراکمند دستش را تکان دهد برای ناظری که از بیرون آن را نگاه می کند این زمان بی نهایت خواهد بود و در واقع زمان برای ناظر می گذرد در حالیکه زمانی برای فضانورد نمی گذرد و ناظر هیچ وقت تکان خوردن دست فضانورد را نمی بیند.
جالب است که قوانین فیزیک نیوتنی در سرعت های نزدیک نور درست عمل نمی کند بهمین علت فیزیک کوانتوم از فیزیک کلاسیک جدا می شود مثلا اگر جسمی با طول معین با سرعت نور حرکت کند طول آن برای ناظری که از بیرون آن را نگاه می کند طول صفر را خواهد داشت این یعنی اینکه در دنیای آینده ایده آل می توانیم پدیده نامرئی شدن انسان را داشته باشیم یعنی شخص در ایران باشد و شروع به حرکت با سرعت نور(= با پدیده نامرئی شدن و طول صفر) به طرف کانادا کند و در آنی (زمان صفر با سرعت نور) در کانادا باشد)
همچنین مثالی دیگر آن است که ذره وقتی با سرعت نور حرکت کند جرم آن بی نهایت می شود (شبیه این پدیده برای یک سفینه فضایی در فضا رخ می دهد که مثلا ذره ای به جرم میلیونیوم گرم وقتی با سرعت فوق العاده به سفینه برخورد می کند در آن فرورفتگی زیادی ایجاد می کند)
البته معلوم نیست زمان همیشه به سوی پیشرفت سیر کند چون نمونه هایی که در شهر سوخته سیستان که قدمت آن به نمی دونم 3000 یا 5000 سال قبل میلاد مسیح می رسد یافت شده است نشان می دهد که افراد متمدن تری قبل ها می زیسته اند که جراحی مغز انجام می داده اند به نظر من قبل ها در روی زمین انسان هایی خیلی متمدنی زندگی می کرده اند که به علت نامعلوم از بین رفته اند و تمدن جدید کار خود را دوباره شروع کرده است.
در خبرها شنیدم که نقاشی هایی در برخی از غارهای باستانی پیدا شده که شکل افرادی روی سنگ ها حک شده بوده بود که لباس هایی شبیه لباس فضایی های ما پوشیده اند و به نظر من بعید نیست که آن زمان فضانوردی به شکل خیلی پیشرفته تراز ما وجود داشته و شواهدی هم یافت شده که می گوید فضانوردانی از کرات دیگر در مسیر مسافرت خود از زمین به عنوان یک کاروانسرا استفاده کرده اند
و باز چندین سال قبل یک سنگ آسمانی در یکی از بیابان های زمین فرود آمده بود که در آن موجودات ذره بینی زنده یافت شدند که امکان وجود حیات و موجودات دیگری غیر از ما زمینیان را در جاهایی غیر از زمین را کمی تایید می کرد

 سوال: نویسنده: حسام الدین قهرمانی سه شنبه  2  فروردين1384  ساعت: 10:41 

با سلام خدمت دوست خوبم
قبل از هر چیز از وبلاگ آموزنده ای که ساختی تشکر میکنم
ولی اگه اجازه بدی میخواستم چند تا انتقاد از مطالب مربوط به به عقب برگشتن زمان ازتون بکنم
امیدوارم که این بحث و انتقادات باعث افزایش ارتباط من و شما بشه.
ببین دوست خوبم شما چطور ادعا میکنید که اگر زمان به عقب برگرده رودخانه ها هم به عقب برمیگردند مثل فیلمی که داره به عقب بر میگرده؟؟؟!!!!
از طرف دیگه هیچ کس جرات نداره صراحتا ادعا کنه که میشه زمان رو به عقب برگردوند
چون اگر ما بخواهیم بر فرض مثال تمام قوانین فیزیکی رو نقض کنیم و زمان رو به عقب برگردونیم باید از زمان صفر عبور کنیم و بعد به زمان منفی برسیم حال سوال اینجاست که زمان صفر رو چطور میشه تعریف کرد؟ در زمان صفر ماده چه شکلی است؟ دقت کنید زمان هم با افزایش خیلی زیاد سرعت حرکت صفر میشه و هم با به صفر رسیدن حرکت !!!
حالا اگر ما تونستیم زمان صفر رو تعریف کنیم میتونیم ادعا کنیم که به زمان منفی هم برسیم.
مطالب دیگه ای هم بود که من با توجه به کمی وقت به بعد موکول میکنم
بازم ازت تشکر میکنم به خاطر وبلاگ عالی که ساختی و تشکر میکنم از اینکه برام توی وبلاگم نظر گذاشتی
موفق و موید باشی

جواب : نویسنده: دانشجوی برق چهارشنبه  3  فروردين1384  ساعت: 0:57 

دوست عزیزم چون بنده این مقاله را همینجور که در ذهنم می آوردم نوشتم ممکن است از لحاظ دستوری کمی مشکل داشته باشد و برای همین باعث ابهام مطلب برای جنابعالی شده باشد - از این جهت عذر می خواهم

اما : زمان نسبی است و زمان صفر را ما برای ناظر بیرونی تعریف می کنیم و ما همه این مطالب را بر اساس تئوری نسبیت انشتین بیان می کنیم که در عمل مثلا حرکت جسم با سرعت نور و یا رفتن فضانوردی در یک سیاهچاله! هنوز اتفاق نیفتاده است. لذا مثلا یک ناظر بیرونی به دنیای ما نگاه کند در صورتی که در دنیای ما که فرضا با سرعت نور حرکت می کند جسمی حرکت کند در این صورت آن جسم برای آن ناظر هیچگاه حرکت نمی کند چون جسم در دنیایی است که نسبت به ناظر با سرعت نور حرکت می کند لذا طبق تئوری نسبیت هرگاه دنیای ما با سرعت مافوق نور که هیچگاه احتمال ندارد حرکت کند برای ناظر بیرونی این تصور بوجود می آید که زمان دنیای ما به عقب بازمی گردد و مثلا نهرها از پای کوه به قله کوه جاری می شوند درست مانند فیلمی که به عقب می رودبا توجه به مطلبتان که در وبلاگتان فرموده اید زمان منفی وجود ندارد این را من کاملا قبول دارم
اما دقت کنید در بحثی که من آورده ام سخن از ناظر بیرونی و نسبیت شده است لذا این زمان منفی دنیای ما برای ناظری که از بیرون به ماجرا نگاه می کند می تواند محسوس باشد و نه برای خود افرادی که در دنیای ما زندگی می کنند!
دوست عزیز اگر فکر می کنید که باز هم مشکلی است یا من اشتباه کرده ام مطلب را به اساتید این رشته (فیزیک) می سپاریم و نتیجه را بیان می کنیم - با تشکر فراوان از دقت و نکته سنجی شما

محققان سازمان فضايى آمريکا "ناسا" اعلام کرده اند با کشف راه جديدى قادرند با استفاده از گازهاى گلخانه اى سياره منجمد "مريخ " را به سياره اى براى زندگى آدميان همانند کره زمين تبديل کنند.

به گزارش بخش خبر شبكه فن آوري اطلاعات ايران ، از ايرنا، محققان ناسا با انجام تحقيقاتى نتيجه گيرى کرده اند با افزايش گازهاى گلخانه اى در سطح کره مريخ مى توانند به تدريج موجب افزايش حرارت اين سياره منجمد منظومه شمسى شده و با گذشت زمان آن را به محل گرمى با جوى به غلظت کره زمين براى زندگى تبديل کنند.

به گفته اين دانشمندان تزريق مقادير عظيمى از گازهاى گلخانه اى به جو مريخ مى تواند موجب آب شدن قطبهاى منجمد مريخ شده و با ايجاد اقيانوس و اولين عنصر زندگى يعنى آب به حياتى شدن اين کره کمک کند.

اين دانشمندان مى افزايند : براى عملى کردن چنين طرحى بايد گازهايى حداقل۱۰  هزار برابر قدرتمندتر از دى اکسيد کربن در جذب حرارت به سطح مريخ تزريق شود.

دانشمندان ناسا همچنين اعلام کرده اند براى انجام چنين طرحى با توجه به فاصله زياد زمين با مريخ و همچنين مقادير زياد گازهاى گلخانه اى مورد نياز نمى توان اين گازها را توسط سفينه ها به مريخ انتقال داد و بنابراين فضانوردان بايد دستگاههايى را براى توليد گازهاى گلخانه اى در سطح مريخ ايجاد کنند.

به گفته دانشمندان با توجه به اينکه سطح مريخ زمانى پوشيده از اقيانوسها بوده چنين طرحى مى تواند پس از گذشت چندين قرن مريخ را به وضعيت سابق خود برگرداند.