به نام خدايي که انسان را آفريد

به حرمت خواستگاه فرهنگ وانديشه، به صداقت شبهاي اضطراب بي سحر تا صبح، به قداست عشقهاي پاک کوچکمان در دستهای ناتوان ديروز، سوگند به خدا، ميهن و ملت، قسم به اين لحظه که در پيشگاه انسانيتم ايستاده ام،که در راه عمل به مسئوليت، با علم، ايمان، آگاهي، اراده، تعهد، انصاف و با اتکا به اصالت انسانيت از راه عقيده خويش هرگز عدول ننمايم و شرف و شعور و هدف و خودآگاهي خويش را تسليم تن آسايي ام نکنم. درد دردمندان را دريابم و همت تصميم، قدرت فداکاري، شايستگي و عزتم را تقديم سربلندي نام ميهن نمايم. اکنون فارغ از هر رنگ، هر نژاد و مذهب در ارتفاع شکوهناک سرافرازي ميهنم، با احساس سنگيني بار امانتي که بر دوشهايم نهاده شده است، ايستاده ام.

در پيشگاه ايزد سوگند ياد مي کنم تا از خدمت در راه خلق و ميهنم از هيچ تلاشي فروگذار نباشم. اي خداوند! اکنون که در ميعادگاه ايستاده ام، در برابرم دشواري وظيفه اي که مقابل من است و به فراپشتم تجربه روزهاي بي خستگي ديروز، بي چراغي در راه، بي اشارت، هراسان از ناتواني عمل به مسئوليت خويش، به تو پناه مي آورم.

سوگند به تپش قلم در خون، قسم به ديدگان پر اميد منتظران فردا، سوگند به ناتواني دستهايي که مي توانم نگاه دارم، قسم به چشمان گريان کودکان سرگشته از طغيان بيداد؛ که تمام اندوخته، تخصص، نيرو و توان خويش را صرف بهروزي ايران مي نمايم. اکنون که در پيشگاه خدا، هموطنان، خانواده، دوستان و خود ايستاده ام سوگند ياد مي کنم در مسير خويش با احساس هميشگي عمل به وظيفه هيچگاه از راه حقيقت خارج نشوم.

"الهي به حرمت آن نام که تو آني و به حرمت آن صفت که تو چناني درياب که مي تواني"