بلیت های آنتن دار متروی تهران

بلیت های آنتن دار متروی تهران!

بلیت های اعتباری متروی تهران از داخل کیف پول هم شناسایی می شوند و هر بار که شما از مترو استفاده می کنید از اعتبار آن به تدریج کم می کند. در این زمینه باید بگویم ما انواع مختلفی کارت داریم برخی دارای نوار مغناطیسی اند که اطلاعات و داده ها را در آن ضبط می کنند این کارت ها فراوانند نظیر کارت هاب بانکی و ... اما به دلیل محدودیت این کارت ها و مسائل امنیتی آن ها این کارت ها امروزه جای خود را به کارت های هوشمند داده اندSmart card

این کارت ها از نظر تماس به دو گروه تقسیم می شوند:

یکی contact ها که باید برای خوانده شدن اطلاعات آنها درون کارت خوان قرار بگیرند . روی این کارت ها یک سطح طلایی با قطر کم قرار دارد که وقتی درون کارت خوان قرار می گیرد با کانکتور الکتریکی تماس پیدا کرده و خوانده می شود

و دسته دیگر contactless ها هستند که برای پردازش و خواندن اطلاعات نیاز به تماس مستقیم ندارند. درون این کارت ها آنتنی تعبیه شده که از طریق سیگنال های رادیویی اجازه ارتباط با کارت خوان را پیدا می کنند. کارت هوشمند شامل یک cpu کوچک هم هست که امکان پردازش مختصری دارد. اما در کارت های حافظه فقط امکان ذخیره وجود دارد مثل کارت تلفن

بنابراین کارت های مورد نظر از دسته دوم هستند که نیاز به تماس مستقیم ندارند!

نسل آینده شبکه اینترنت - اینترنت 2

نسل جدید شبکه اینترنت – اینترنت 2

اینترنت 2 یک کنسرسیوم است که در حال حاضر 220 دانشگاه در جهان در آن عضویت دارند و سعی دارند ایجاد شبکه اینترنت آینده را سرعت و شتاب بیشتری ببخشند. مجری اینترنت 2 UCAID یا University Corporation for Advanced Internet Development است. اینترنت 2 تغییرات زیادی را در شبکه های اطلاع رسانی و رایانه ها ایجاد خواهد کرد. مهمترین و اولین تغییر در عرض باند شبکه ها خواهد بود. امکان ارتباطات گیگا بایتی فراهم خواهد شد (به قول بر و بچه های کامپیوتری مشکل اینترنت فعلی که بجای World Wide Web بیشتر World Wide Wait است حل خواهد گشت!). این یعنی سرعت ارتباط تا چندین هزار برابر افزایش خواهد یافت. "تدهانس" مدیر اینترنت 2 می گوید زیر ساخت اینترنت 2 می تواند میلیاردها بیت اطلاعات را در هر ثانیه جابجا کند که این سرعت حدود 300 هزار برابر بیشتر از سرعتی است که ما در حال حاضر در خانه استفاده می کنیم. با چنین سرعتی کتابخانه های دیجیتالی شامل صوت و تصویر سرعت واقعی خود را پیدا می کنند. آزمایشگاه های مجازی و آموزش های مجازی محقق خواهند شد که در اینصورت دانشمندان از گوشه و کنار جهان می توانند دریک محیط کار مجازی با یکدیگر همکاری کنند. پزشکان با استفاده از این شبکه می توانند عمل های جراحی را از راه دور و حتی هزاران کیلومتر فاصله انجام دهند. ترکیب تلویزیون مخابرات و وب شتاب افزون تری خواهد داشت. در حال حاضر هسته اصلی این شبکه با نام Abilene ایجاد شده که امکان گسترش و تولید برنامه های کاربردی جدید را فراهم می کند. تغییر دیگری که اینترنت 2 ایجاد خواهد کرد  افزودن یک لایه نرم افزاری بین شبکه ها و برنامه های کاربردی است که Middleware یا glue نام دارد. Glue نرم افزاری است که وظیفه شناسایی احراز هویت و امنیت را به عهده دارد تا استانداردی یکسان روی شبکه ها فراهم شود ( در اینترنت فعلی هر شرکتی نرم افزار امنیتی مخصوص به خود را دارد) . در ضمن در شبکه اینترنت فعلی ما محدودیت تعداد کاربران معتبر به علت محدودیت تعداد IP داریم. IP شناسه هر کاربر روی اینترنت است که در ساختار فعلی IP در اینترنت (نسخه 4 IP) فقط می تواند 2 به توان 32 رایانه نشانی دهی شود. که در دنیای فعلی که حتی گوشی های موبایل و ... به اینترنت متصل می شوند  محدودیتی قابل تامل است. در اینترنت2 از نسخه جدیدی از IP (نسخه 6 که از سال 1990 روی آن کار شده و توانایی آدرس دهی 2 به توان 128 رایانه را دارد) استفاده می شود. گفتنی است پیش بینی می شود این شبکه تا 5 سال آینده در دسترس کاربران قرار خواهد گرفت. به نظر شما آیا اینترنت 2 برای 10 سال آینده هم کافی خواهد بود و یا ما به اینترنت 3 نیاز خواهیم داشت ؟!

 

 

نسل آینده رایانه ها - رایانه های DNA

رایانه های DNA

سلول های انسان و رایانه ها در پردازش و ذخیره سازی اطلاعات تقریبا یکسان عمل می کنند. رایانه ها اطلاعات را در قالب رشته ای از صفر و یک ذخیره می کنند و موجودات زنده هم اطلاعات را با مولکول هایی موسوم به T,A,C,G در یک DNA ذخیره می کنند. به عبارت دیگر DNA پتانسیل انجام عملیات محاسباتی و پردازش را دارد. در واقع DNA در شیوه ذخیره سازی اطلاعات ثابت روی ژن شما بسیار شبیه هارد دیسک عمل می کند و چنین بود که ایده نسل جدیدی از رایانه ها شکل گرفت. رایانه های DNA

این یک پروژه جدی در مراکز تحقیقاتی است که دنبال می شود. آیا ژنتیک قادر است جایگزین سیلیکون شود؟ امروزه تراشه های رایانه ای ترانزیستوری و سیلیکونی هر روز کوچکتر و قوی تر می شوند اما روزی به انتها و حد خود می رسند. این چیزی است که دانشمندان را مشغول کرده است تا روی رایانه هایی کار کنند که به جای قطعات رایانه تنها تیوپ هایی کوچکی از آب دارند!

برخی از ویژگی های این رایانه ها بدین شرح است:

رایانه های DNA بسیار کوچکتر از رایانه های امروزی است در حالی که حجم بسیار بیشتری از اطلاعات را می توانند در خود ذخیره کنند

یک پوند (453 گرم) DNA ظرفیتی بیشتر از تمامی رایانه های الکترونیکی ساخته شده دارد

از نظر قدرت محاسبای این رایانه ها با رانه های فعلی قابل قیاس نیستند. قدرت محاسباتی یک رایانه DNA با اندازه اشک چشم بیشتر از قوی ترین سوپر رانه های جهان است!

بیش از 10 ترلیون مولکول DNA می تواند در یک سانتی متر مکعب جا بگیرد.با این حجم از DNA می توان 10 ترا بایت (1000گیگابایت) اطلاعات را ذخیره نمود و 10 ترلیون محاسبه را در یک لحظه انجام داد. همچنین می توان گفت که یک گرم DNA خشک شده که تقریبا به اندازه نصف حبه قند است می تواند اطاعات یک تریلیون سی دی را در خود ذخیره کند

DNA ارگانیسم سلولی است و در همه موجودات زنده وجود دارد و یک منبع در دسترس و در نتیجه ارزان قیمت است  و مشکلات سمی بودن و یا غیر قابل جذب بودن برای طبیعت را مانند مواد فعلی ندارد

البته در واقعیت بر سر راه  نسل جدید رایانه ها مشکلاتی هم هست نظیر آنکه DNA همیشه آنطور که انتظار می رود کار نمی کنند.

امروزه در حد آزمایشگاهی اینچنین رایانه هایی ساخته شده است و البته مسائلی که آنها در حال حاضر می توانند حل کنند در حد مقدماتی و ابتدایی هستند که کودکان با کاغذ و قلم سریع تر به پاسخ می رسند

یکی از متخصصان در سال 2001 توانست رایانه ای را به نام خود ثبت کند که در یک قطره آب جا داشت و از مولکول های DNA و آنزیم ها به عنوان ورودی و خروجی نرم افزار و سخت افزار استفاده کند و در سال 2003 یک منبع تغذیه به رایانه اش اضافه کرد که انرژی خود را از شکسته شدن مولکول های DNA تامین می کرد

در اواسط آگوست 2003 گروهی از دانشمندان طی مقاله ای اعلام کردند که رایانه ای ساخته اند که مبتنی بر بیولوژیک است و برای یک بازی به نام Tic-Tac Toe (بازی XO در یک محیط 3 در3) طراحی شده است. آنها معتقدند این رایانه هیچگاه این بازی را به انسان نمی بازد. اما آیا زمانی خواهد رسید که من و شما به جای این رایانه های الکترونیکی از یک قطره آب برای محاسبات استفاده کنیم؟!(انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج النبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا)

 

این هم خبری که اخیرا دیدم : 

تاريخ خبر : 1383/12/23 - موضوع خبر : تکنولوژي هاي نو

  مولکول DNA  با ذخيره فشرده‌تر داده‌ها مي‌تواند مشکل صنعت فناوري اطلاعات را حل کند.
به گزارش آژانس خبرنگاران تکنولوژي ايران – ايتکا به نقل از خبرنامه فناوري نانو، گروهي از دانشمندان به سرپرستي ريچارد کيل از دانشگاه مهندسي برق دانشگاه مينسوتا با استفاده از توانايي خودآرايي DNA  در الگوهاي از پيش تعيين شده براي ساخت يک چارچوب DNA  با سايت‌هاي منظم و نزديک به هم براي پردازش يا ذخيره داده‌ها استفاده کرده‌اند.
اين داربستها  1000  برابر فشرده‌تر از مدارهاي پردازش اطلاعات کنوني و  100  برابر بهتر از مدارهاي حافظه کنوني داده‌ها مي‌باشند.
بر اساس يافته‌هاي اين محققان، با استفاده از ساختارهاي DNA  مي‌توان قطعات را بسيار نزديک همديگر قرار داد تا اتصالات دروني بسيار کوتاه شده و کارايي بسيار بالا بود.
از مدارهاي مبتني بر آرايه‌هاي منظم و اجزاي نزديک به هم مي‌توان براي تشخيص سريع اشياء مورد نظر در تصاوير ويدئويي و يا شناسايي حرکت‌هاي سريع تراشه‌هاي رايانه‌اي امروزي که به سختي قابل انجام است استفاده نمود. اين فناوري مي‌تواند در موارد ديگري نيز مانند حسگرهاي شيميايي و زيستي مورد استفاده قرار گيرد، بدين ترتيب که رشته‌هايي طراحي شوند که ذرات و مولکول‌هاي ريز و يا مولکول‌هاي مورد شناسايي به آنها متصل گردند.

آیا می توان نور را خم کرد ؟ - سیاهچاله ها - حجم صفر و جرم بی نهایت


همه ی ما را گفته اند نور به خط مستقیم سیر می کند ( و البته در سطح پیشرفته تر بصورت موجی و یا در فیزیک کوانتوم بصورت ذره ای فوتون ها) اما بهر حال تصور همه ی ما این است که مثلا اگر یک چراغ لیزری را دقیقا روبروی مردمک چشم یک شخص بگیریم دقیقا اشعه لیزر به روی تخم چشم بیفتد. ولی باید بگویم که همیشه اینطور نیست یعنی این هم می تواند اتفاق بیفتد که مثلا نور چراغ قوه کاملا سالمی را روبروی شخصی بگیرید ولی نورش خم شود و جلوی پای خودتان بیفتد!
در دنیای ما هر جرم در فضا انحنا ایجاد می کند هر چه جرم جسم سنگین تر باشد این انحنا بیشتر خواهد بود. سیاهچاله های فضایی خاصیت خوبی دارند برخی دارای حجم صفر و جرم بی نهایت هستند!!! این ها انحنای بسیار زیادی در فضا ایجاد می کنند یعنی فرو رفتگی بسیار فوق العاده ای در اطراف خود و بنابراین هر جسمی که به آنها نزدیک می شود را به درون خود فرو می برند هر چه در اطراف آنها در حال عبور است را می بلعند و جرم آنها مرتبا افزایش پیدا می کند ولی حجم آنها ثابت.
ما نمی دانیم آنچه که بلعیده می شود کجا می رود نظریه ای وجود دارد که می گوید آنچه بلعیده می شود در جایی دیگری از جهان دوباره بوجود می آید و این نقش سیاهچاله هاست ولی عده ای می گویند سیاهچاله ها به یک دنیای دیگر وصل می شوند که کاملا با جهان ما متفاوت است و ما از آن کاملا بی خبریم و اصلا جزو جهان ما محسوب نمی شود و جهانی کاملا جدا از جهان ما ست ( در یکی از کتاب های علمی که در مورد پیش بینی ها و معجزات علمی قرآن بود خواندم به این مضمون که حضرت علی (ع) می فرمایند: مثل جهان ما چهل جهان دیگر با چهل خورشید و موجودات دیگر و ... وجود دارند که هر یک از دیگری بی خبر است و خدای متعال همه ی آنها را فرماندهی می کند)
و البته در مورد تشکیل سیاهچاله ها هم می گویند همان ستاره های معمولی هستند که پس از طی مراحل انبساط و انقباض های گرانشی و تبدیلات اتمی به شکل ستاره های خاموش در آمده اند (که در مورد خورشید ما هم (نظریه قابل قبول در میان دانشمندان) بیان شده که بعد از زمان بسیار طولانی به سبب نیروهای درونی و گرانشی شروع به انبساط خواهد کرد بطوریکه آنقدر بزرگ می شود که به زمین نیز حتی می رسد و سپس دوباره بر اثر همان نیروهای درونی شروع به تراکم می کند و حتی از اندازه قبلی خود هم کوچکتر شده و به شکل کوتوله ای بی نور درخواهد آمد ... اذ الشمس کورت و اذالنجوم انکدرت).
برخی هم گفته اند که سیاهچاله ها ما را به زمان قبل بر می گردانند و در این مورد حتی برخی دانشمندان به فکر ساختن ماشین زمان افتاده اند اما مشکل اساسی آن است که ماشین زمان به محض ورود به سیاهچاله ها تحت تاثیر گرانش فوق العاده زیاد حتی به ذرات بنیادی تبدیل شود! بهر حال سیاهچاله ها تمام آنچه را که از کنارشان عبور می کند را می بلعند و حتی نور را.
این مسئله جالب است که تمام اطلاعاتی را که ما از جهان و کهکشان ها و ستاره ها بدست می آوریم از طریق نور و تلسکوپ های ماست. در واقع ما هر گاه نوری را مشاهده می کنیم که مثلا ستاره ای متلاشی می شود می دانیم که متلاشی شدن آن بر اساس فاصله آن از زمین در میلیون ها سال قبل رخ داده و این متلاشی شدن بوسیله نور و امواج رادیویی که از آن ساطع شده با سرعت 300000 کیلومتر در ثانیه (سرعت نور) طی میلیون ها سال نوری به ما رسیده است. بنابراین هر گاه این نور در سیاهچاله ای فرو رود دیگر هیچگاه از آن بیرون نمی آید و هرگاه نور از فاصله کمی دورتر از سیاهچاله عبور می کنند کمی منحرف شده و وقتی به ما می رسد گاه ما در ردیابی آن دچار سرگردانی می شویم.
مسئله خم شدن نور در چندین سال قبل در وضعیت منحصر به فردی که خورشید با دیگر کرات منظومه شمسی رسید بررسی شد و این نظریه اثبات تجربی گردید(در این آزمایش نور در عبور از کنار خورشید که جرم زیادی دارد منحرف گشت) لذا هرگاه گرانش زیاد باشد نور می تواند خم شود این نکته را می توان تجربه نمود مثلا وقتی آسانسوری با سرعت فوق العاده تند شونده به بالا می رود و میدان گرانشی آسانسور افزایش پیدا می کند(در این حالت شخص درون آسانسور فکر می کند که خیلی خیلی سنگین شده است) امتحان نمود که در صورتیکه نور چراغ قوه را به طرف روبرویتان بگیرید می بینید که در اثر جاذبه اندکی منحرف شده است که البته این آزمایش تقریبا عملی نیست چون آسانسور های ما با سرعت مافوق نور بالا یا پایین می روند!!
نمونه عملی تر آن وقتی است که شاتلی به فضا پرتاب می شود که در زمان پرتاب شدن شاتل به سمت خارج از جو زمین ( افزایش شتاب موشک) جاذبه فوق العاده زیاد می شود و سر نشینان شاتل فضایی احساس می کنند که خیلی خیلی سنگین شده اند!

آیا زمان به عقب بر می گردد؟ - نامرئی شدن انسان - تمدن پیشرفته تر قبل از ما - حیات در غیر از زمین

دو نفر در یک زمان متولد می شوند اما لزوما n سال بعد اینها هم سن نیستند چه روی داده است ؟ اینجا سخن از افسانه یا معجزه نیست ! جهان ما چند بعد دارد؟!
عجله نکنید و سریع سراغ جهان متافیزیکی نروید در همین جهان ماده بمانید! سه بعد ؟ چهار بعد ؟ n بعد ؟ ریاضیات n بعد را قبول دارد اما آیا فیزیک هم می تواند آن را قبول داشته باشد ؟ فیزیک جهان چهار بعدی را معرفی کرده اما در مورد بعد پنجم و ... که اصلا معلوم نیست وجود داشته باشد یا نه سکوت اختیار کرده است! شاید علم فیزیک به آمدن انشتینی دیگر دل خوش کرده است؟
سه بعد را که فضاست و بعد چهارم زمان. اگر یک نمودار دو بعدی را در نظر بگیریم و مولفه ی افقی آن را فضا و مولفه عمودی آن را با زمان مشخص کنیم (تصور کنید) آن وقت اگر کاملا ثابت در یک مکان بایستید مولفه ی افقی یعنی فضا ثابت می ماند و زمان همچنان می گذرد و شما همچنان حرکتی ندارید و خط عمر شما در نمودار کاملا عمودی خواهد بود.
حال اگر با سرعت ثابت در فضا حرکت کنید خط عمر شما در نمودار بصورت یک خط شیب دار خواهد بود حال اگر همچنان سرعت خود را افزایش دهید شیب این خط عمر کاهش پیدا خواهد کرد. حال آن قدر سرعت خود را افزایش می دهیم تا به سرعت نور برسد (تا حالا کسی این سرعت را تجربه نکرده است ولی با ابزار پیشرفته می توانند الکترون ها را به سرعت های نزدیک سرعت نور برسانند) که کاملا خط عمر ما بصورت افقی و منطبق بر محور فضا قرار گرفته باشد. در این حال خط عمر شما مولفه ای در بعد زمان نخواهد داشت و این یعنی وقتی با سرعت نور حرکت کنید دیگر گذشت زمان برای شما معنی نخواهد داشت ( طبق نظریه انشتین همه سرعت ها نسبی است بجز سرعت نور که ثابت است)
حال این یعنی اگر یک دو قلوی جوان را در نظر بگیرید که یکی در زمین است و دیگری یک پستچی فضایی که نامه ها را با سرعت نور از زمین به دیگر کرات جابجا می کند آنگاه بعد از مثلا 70 سال برادری که در زمین بوده 70 سال از عمرش گذشته ولی برادری که پستچی فضایی بوده همان جوان با طراوت قبلی است! حال همان نمودار دو بعدی را در نظر بگیرید حال اگر سرعت خود را باز هم افزایش دهیم و از سرعت نور گذر کنیم چه اتفاقی روی خواهد داد؟ بله تعجب می کنید ولی زمان به عقب بر خواهد گشت. یعنی مولفه ی زمان در جهت منفی نمودار به حرکت خود ادامه خواهد داد. زمان به عقب باز می گردد! شاید اولین چیزی که به ذهنتان رسید آن است که به زمان پدر بزرگ های خود باز می گردید و با آنها احوالپرسی می کنید (اگر چه طبق این نظریه شما قبل از اینکه بتوانید آنها را ببینید به عدم باز گشته اید!) ولی در حقیقت مسئله پیچیده تر از اینها می شود! شما باید در اینصورت جهانی را تصور کنید که آب نهر ها بجایی که از قله کوه به سمت پای کوه ها جاری شود از دامنه ی کوه ها بالا می رود تا به قله برسد! درست مانند یک فیلمی که به عقب باز گردانده شود.
این نظریه که زمان با افزایش سرعت کندتر می شود از لحاظ تئوری کاملا پذیرفته شده است. بدین منظور دانشمندان در دو موشک فضایی دو ساعت اتمی کاملا مشابه قرار داده اند ( می دانید که ساعت اتمی دقیق ترین ساعت است که با آن مثلا زمان ارتعاشات اتمی که میلیونوم های ثانیه است را اندازه گیری می کنند) و با شروع حرکت این این دو موشک آنها را بکار انداخته اند. یکی از موشک ها را با سرعت عادی می رانند و دیگری با سرعت بسیار فوق العاده. پس از گذشت زمانی معین (این زمان ما نسبی است و مثلا به ساعت اتمی ای زمینی وابسته است) مشاهده شد که ساعت اتمی موشکی که با سرعت نزدیک نور حرکت می کرده کند تر از موشک دیگر حرکت کرده است به عبارتی برای مسافران یک موشک زمانی کمتر از مسافران موشک دیگر گذر کرده است.(انتخاب دو موشک مشابه احتمال ما را در مورد مثلا خطاهای احتمالی نظیر جاذبه و ... را از بین می برد).
هر چه ماده چگال تر باشد زمان برای آن کند تر می شود تا آنجا که مثلا اگر فضانوردی در سیاهچاله که خیلی چگال و متراکمند دستش را تکان دهد برای ناظری که از بیرون آن را نگاه می کند این زمان بی نهایت خواهد بود و در واقع زمان برای ناظر می گذرد در حالیکه زمانی برای فضانورد نمی گذرد و ناظر هیچ وقت تکان خوردن دست فضانورد را نمی بیند.
جالب است که قوانین فیزیک نیوتنی در سرعت های نزدیک نور درست عمل نمی کند بهمین علت فیزیک کوانتوم از فیزیک کلاسیک جدا می شود مثلا اگر جسمی با طول معین با سرعت نور حرکت کند طول آن برای ناظری که از بیرون آن را نگاه می کند طول صفر را خواهد داشت این یعنی اینکه در دنیای آینده ایده آل می توانیم پدیده نامرئی شدن انسان را داشته باشیم یعنی شخص در ایران باشد و شروع به حرکت با سرعت نور(= با پدیده نامرئی شدن و طول صفر) به طرف کانادا کند و در آنی (زمان صفر با سرعت نور) در کانادا باشد)
همچنین مثالی دیگر آن است که ذره وقتی با سرعت نور حرکت کند جرم آن بی نهایت می شود (شبیه این پدیده برای یک سفینه فضایی در فضا رخ می دهد که مثلا ذره ای به جرم میلیونیوم گرم وقتی با سرعت فوق العاده به سفینه برخورد می کند در آن فرورفتگی زیادی ایجاد می کند)
البته معلوم نیست زمان همیشه به سوی پیشرفت سیر کند چون نمونه هایی که در شهر سوخته سیستان که قدمت آن به نمی دونم 3000 یا 5000 سال قبل میلاد مسیح می رسد یافت شده است نشان می دهد که افراد متمدن تری قبل ها می زیسته اند که جراحی مغز انجام می داده اند به نظر من قبل ها در روی زمین انسان هایی خیلی متمدنی زندگی می کرده اند که به علت نامعلوم از بین رفته اند و تمدن جدید کار خود را دوباره شروع کرده است.
در خبرها شنیدم که نقاشی هایی در برخی از غارهای باستانی پیدا شده که شکل افرادی روی سنگ ها حک شده بوده بود که لباس هایی شبیه لباس فضایی های ما پوشیده اند و به نظر من بعید نیست که آن زمان فضانوردی به شکل خیلی پیشرفته تراز ما وجود داشته و شواهدی هم یافت شده که می گوید فضانوردانی از کرات دیگر در مسیر مسافرت خود از زمین به عنوان یک کاروانسرا استفاده کرده اند
و باز چندین سال قبل یک سنگ آسمانی در یکی از بیابان های زمین فرود آمده بود که در آن موجودات ذره بینی زنده یافت شدند که امکان وجود حیات و موجودات دیگری غیر از ما زمینیان را در جاهایی غیر از زمین را کمی تایید می کرد

 سوال: نویسنده: حسام الدین قهرمانی سه شنبه  2  فروردين1384  ساعت: 10:41 

با سلام خدمت دوست خوبم
قبل از هر چیز از وبلاگ آموزنده ای که ساختی تشکر میکنم
ولی اگه اجازه بدی میخواستم چند تا انتقاد از مطالب مربوط به به عقب برگشتن زمان ازتون بکنم
امیدوارم که این بحث و انتقادات باعث افزایش ارتباط من و شما بشه.
ببین دوست خوبم شما چطور ادعا میکنید که اگر زمان به عقب برگرده رودخانه ها هم به عقب برمیگردند مثل فیلمی که داره به عقب بر میگرده؟؟؟!!!!
از طرف دیگه هیچ کس جرات نداره صراحتا ادعا کنه که میشه زمان رو به عقب برگردوند
چون اگر ما بخواهیم بر فرض مثال تمام قوانین فیزیکی رو نقض کنیم و زمان رو به عقب برگردونیم باید از زمان صفر عبور کنیم و بعد به زمان منفی برسیم حال سوال اینجاست که زمان صفر رو چطور میشه تعریف کرد؟ در زمان صفر ماده چه شکلی است؟ دقت کنید زمان هم با افزایش خیلی زیاد سرعت حرکت صفر میشه و هم با به صفر رسیدن حرکت !!!
حالا اگر ما تونستیم زمان صفر رو تعریف کنیم میتونیم ادعا کنیم که به زمان منفی هم برسیم.
مطالب دیگه ای هم بود که من با توجه به کمی وقت به بعد موکول میکنم
بازم ازت تشکر میکنم به خاطر وبلاگ عالی که ساختی و تشکر میکنم از اینکه برام توی وبلاگم نظر گذاشتی
موفق و موید باشی

جواب : نویسنده: دانشجوی برق چهارشنبه  3  فروردين1384  ساعت: 0:57 

دوست عزیزم چون بنده این مقاله را همینجور که در ذهنم می آوردم نوشتم ممکن است از لحاظ دستوری کمی مشکل داشته باشد و برای همین باعث ابهام مطلب برای جنابعالی شده باشد - از این جهت عذر می خواهم

اما : زمان نسبی است و زمان صفر را ما برای ناظر بیرونی تعریف می کنیم و ما همه این مطالب را بر اساس تئوری نسبیت انشتین بیان می کنیم که در عمل مثلا حرکت جسم با سرعت نور و یا رفتن فضانوردی در یک سیاهچاله! هنوز اتفاق نیفتاده است. لذا مثلا یک ناظر بیرونی به دنیای ما نگاه کند در صورتی که در دنیای ما که فرضا با سرعت نور حرکت می کند جسمی حرکت کند در این صورت آن جسم برای آن ناظر هیچگاه حرکت نمی کند چون جسم در دنیایی است که نسبت به ناظر با سرعت نور حرکت می کند لذا طبق تئوری نسبیت هرگاه دنیای ما با سرعت مافوق نور که هیچگاه احتمال ندارد حرکت کند برای ناظر بیرونی این تصور بوجود می آید که زمان دنیای ما به عقب بازمی گردد و مثلا نهرها از پای کوه به قله کوه جاری می شوند درست مانند فیلمی که به عقب می رودبا توجه به مطلبتان که در وبلاگتان فرموده اید زمان منفی وجود ندارد این را من کاملا قبول دارم
اما دقت کنید در بحثی که من آورده ام سخن از ناظر بیرونی و نسبیت شده است لذا این زمان منفی دنیای ما برای ناظری که از بیرون به ماجرا نگاه می کند می تواند محسوس باشد و نه برای خود افرادی که در دنیای ما زندگی می کنند!
دوست عزیز اگر فکر می کنید که باز هم مشکلی است یا من اشتباه کرده ام مطلب را به اساتید این رشته (فیزیک) می سپاریم و نتیجه را بیان می کنیم - با تشکر فراوان از دقت و نکته سنجی شما

محققان سازمان فضايى آمريکا "ناسا" اعلام کرده اند با کشف راه جديدى قادرند با استفاده از گازهاى گلخانه اى سياره منجمد "مريخ " را به سياره اى براى زندگى آدميان همانند کره زمين تبديل کنند.

به گزارش بخش خبر شبكه فن آوري اطلاعات ايران ، از ايرنا، محققان ناسا با انجام تحقيقاتى نتيجه گيرى کرده اند با افزايش گازهاى گلخانه اى در سطح کره مريخ مى توانند به تدريج موجب افزايش حرارت اين سياره منجمد منظومه شمسى شده و با گذشت زمان آن را به محل گرمى با جوى به غلظت کره زمين براى زندگى تبديل کنند.

به گفته اين دانشمندان تزريق مقادير عظيمى از گازهاى گلخانه اى به جو مريخ مى تواند موجب آب شدن قطبهاى منجمد مريخ شده و با ايجاد اقيانوس و اولين عنصر زندگى يعنى آب به حياتى شدن اين کره کمک کند.

اين دانشمندان مى افزايند : براى عملى کردن چنين طرحى بايد گازهايى حداقل۱۰  هزار برابر قدرتمندتر از دى اکسيد کربن در جذب حرارت به سطح مريخ تزريق شود.

دانشمندان ناسا همچنين اعلام کرده اند براى انجام چنين طرحى با توجه به فاصله زياد زمين با مريخ و همچنين مقادير زياد گازهاى گلخانه اى مورد نياز نمى توان اين گازها را توسط سفينه ها به مريخ انتقال داد و بنابراين فضانوردان بايد دستگاههايى را براى توليد گازهاى گلخانه اى در سطح مريخ ايجاد کنند.

به گفته دانشمندان با توجه به اينکه سطح مريخ زمانى پوشيده از اقيانوسها بوده چنين طرحى مى تواند پس از گذشت چندين قرن مريخ را به وضعيت سابق خود برگرداند.

معرفی سیستم مطالعاتی PQ5R  

این عبارت مخفف کلمات زیر است:

مراحل قبل از مطالعه :
• پیش مطالعه Preview
• سوال گذاری Questioning
مراحل حین مطالعه :
• خواندن Reading
• خلاصه نویسی Recording
مراحل بعد از مطالعه :
• مرور کردن Review
• تفکر کردن Recite
• تازه کردن مطالعه Refreshness

ساعت درونی بدن و برنامه ریزی مناسب برای استفاده بیشتر از وقت

آنچه می خولنید چکیده مقاله ای مفصل هست که من تو یکی از نشریات خوندم گفتم برای نوروز بنویسم چون فکر می کنم این ایام نمی دونم کی شب میشه و کی روز
فرض می کنیم شما یک انسان نرمال هستید که به موقع بیدار می شوید و به موقع می خوابید حالات بدن را در اوقات مختلف شبانه روز می آورم:
صبح زود حدود ساعت 5.5 هوا کمی سرد و هنوز تاریک است و تمایل به کز کردن زیر پتو است
بعد از بیدار شدن و هنگام خوردن تمایل بدن به خوردن مواد قندی و نشاسته ای بیشتر است
هنگام طلوع خورشید هورمون ملاتونین ( که هنگام تاریک شدن شروع به تولید می کند و باعث خواب آلودگی میشود)قطع می شود
همچنین احساس خوشایند و تولید هورمون سوتونین که باعث بیداری می شود
در این موقع حافظه کوتاه مدت در بهترین حالت قرار دارد
حدود ساعت 6 تا 8 صبح سیستم ایمنی بدن در ضعیف ترین حالت قرار دارد و گلبولهای سفید در حال استراحتند بنابراین در این ساعات هیچگاه به کسی که مثلا سرما خورده نزدیک نشوید
حدود ساعت 9 صبح احساس چرت و خواب آلودگی می کنید تعجب نکنید کمی بعد تر رفع می شود
حدود ساعت 11 صبح به دکتر مراجعه نکنید چون برخی از علائم بیماریها در این ساعات محو می شود
حدود ساعت13.5 احساس خواب آلودگی است و بهترین موقع برای خواب کوتاه نیمروزی
حدود ساعت 3 بعد از ظهر در حالت کمترین سرعت عمل قرار دارید و دمای بدن کاهش محسوسی دارد
کم کم موقعی است که بهترین موقع برای حافظه بلند مدت خواهد بود
حدود 4 تا 6 بعد از ظهر رشد مو و ناخن سرعت می گیرد و بهترین موقع برای خمام رفتن است چون رگ ها براختی منبسط و جریان خون و دفع مواد سمی بهتر از همیشه است
حدود 5 بعد از ظهر حس چشایی و بویایی شما در بهترین حالت است بناربراین اگر می خواهید به رستورانی بروید یا دست پخت کسی را امتحان کنید بهترین موقع است
این موقع احساس چرت مختصر می کنید نگران نباشید خیلی زود رفع می شود
بعد از ظهر ها بهترین موقع برای ورزش است البته منظور ورزش هایی مثل بدنسازی است
حدود حوالی غروب بهترین موقع برای مثلا بازی تنیس است چون در این موقع بدن در حالت سرعت عمل مطلوب است - من خودم شخصا بهترین بازی های تنیسی که کرده ام در این موقع بوده است
با تاریکی هوا کم کم هورمون خواب آلودگی شروع به تولید می کند
در این مواقع اگر سردرد شدید لازم است مسکن قوی تری نسبت به مواقع دیگر مصرف کنید
کمی از شب که گذشت شام کم بخورید چون کلیه ها از نیمه شب تا صبح در استراحتند و هضم کند تر صورت میگیرد
در این مواقع ورزش نکنید چون باعث بدخوابی می شود
حدود ساعت 11 شب و قبل از خواب بهترین موقع مسواک زدن است چون مواد قلیایی که در طول روز ترشح می شده از نیمه شب تا حوالی صبح ترشح نمی شوند
حدود 11.5 شب یا نیمه شب بهترین زمان خواب شروع می شود
حدود 2 تا 4 صبح دمای بدن در کمترین حالت است و خطر آفرین ترین زمان برای کارگران کارخانه است خیلی از حوادث خطرناک کارخانه توسط کارگران در این موقع بوده که کارگران گیج بوده اند
حدود 4 تا 5 صبح احتمال بروز آسم به علت تنگ شدن نایچه ها و فشار خون وجود دارد
نزدیک صبح احتمال حمله قلبی یا سکته افزایش پیدا می کند چون در این مواقع خون استعداد بیشتری برای انعقاد دارد
در صبح زود بهتر است کمی هوشیار تر باشید و اگر در جای پر زلزله مثل برخی از جزایز هستید مواظب زلزله باشید
طبق تحقیقات و آزمایشاتی که بر روی تعدادی افرادی که ارتباط آنها با دنیای خارج قطع شده بود انجام شده بود محققان به این نتیجه رسیدند که ساعت درونی بدن یک چرخه 25 ساعته را طی می کند بنابراین اگر شما منظم باشید می توانید بر این فائق بیایید بنابراین صبح ها همیشه یک موقع معینی بیدار شوید حتی اگر کاری نداشته باشید تا ساعت درونی بدنتان دچار اختلال نشود و یا بهتر بگویم در صورتیکه منظم باشید کم کم بدنتان به بالاترین میزان بهره وری خود می رسد و از زمان خود بهتر می توانید استفاده کنید